هدف زندگی از اول برای «آسوده» آشکار و روشن بود. دوست داشت آزادانه زندگی کند و به هر کجا خواست برود. او اکنون جهانگرد است و مشکلاتی را که در سفرهایش برایش پیش میآید بیشتر چالش میبیند تا مشکل.
سوار بر «خانهای متحرک» همراه با همسر و همسفرش راهها را پشت سر میگذارد تا دنیایش را وسعت بخشد. آسوده معتقد است هدف داشتن، آدم را خلاق، شاد و زنده میکند.
او عاشق طبیعت است و همیشه ساعتهایی را به تنهایی در طبیعت به سر میبرد تا «خودش» را پیدا کند. شاید خلوت با خود اولش کمی سخت باشد؛ اما آدم را به جوهرهی وجودیاش برمیگرداند.او در ساعتهای تنهایی، پابرهنه در طبیعت راه می رود؛ حسی شبیه مراقبه…