سلامت اجتماعی میانسالی چیست؟ دوره میانسالی بهنظر دوره آرامش است. دورهایی که در آن زندگی به یک ثبات نسبی رسیده و به نظر میآید افراد به کرانه آرامش نزدیک شدهاند. اما برای همگان اینگونه نیست.حفظ سلامت اجتماعی و ذهنی در میانسالی یکی از ضروریات این دوره است چرا که همانطور که از نامش پیداست، میانسالی، چیزی میان سنین جوانی و پیریست. به خصوص برای زنان. چیزی میان شکوفایی هرچه بیشتر و کسب آرامش درونی. اما سلامت ذهنی و روانی در میانسالی به چه معناست؟ چگونه میتوان سلامت اجتماعی و روانی در این دوره را حفظ کرد؟
دوره میانسالی به کدام دوره میگویند؟
بر اساس شاخصهای بینالمللی به افرادی که در بازه 45 تا ۶۵ سال، قرار دارند،میانسال میگویند. این افراد را نه میتوان پیر نامید و نه میتوان جوان نامید. دقیقا به همین دلیل است که به دوره میانی یا میانسالی مشهور شده است.
بیماریهای شایع روانی در میانسالی
افسردگی؛ یک خطر برای سلامت اجتماعی ما
یکی از بیماریهای روانی شایع در سنین میانسالی، افسردگی میباشد. به طوری که بر اساس مطالعهایی که میان افراد ۵۰ تا ۶۶ سال انجام گرفته از هر ۳ نفر ۱ نفر احساس افسردگی را تجربه کرده است. این احساس به این دلیل بهوجود میآید که افراد به این فکر میکنند که ایا زندگی آنها دستاوردی داشته است یا خیر. این پرسش وجودی بسیاری از افراد را به خود درگیر میکند و باعث میشود که بسیاری از افراد خیال کنند که زندگی آنها بیهوده و عبث بوده است. همچنین به دلیل تغییر فیزیکی بدن زنان ممکن است این هم عاملی مضاعف برای تشدید افسردگی شود.
احساس تنهایی؛ تهدیدکننده سلامت اجتماعی میانسالی
تنهایی و احساس تنهایی دو مفهوم متفاوت با یکدیگر هستند. تنهایی میتواند احساس مثبتی تلقی شود. این امر یعنی با خود وقت گذراندن و از این کار لذت بردن. اما احساس تنهایی یک مقوله منفی است. احساس تنهایی به زمانهایی اطلاق میشود که فرد فکر میکند رها و بیپناه شده و هیچ پشتوانه یا دلگرمیای ندارد. در حقیقت فرد فکر میکند که به حساب آورده نمیشود و یا محترم یا ارزشمند نیست. در حقیقت میتوان گفت که این حس به دلیل وجود گذشتهنگری در افراد میانسال بهوجود میآید. اینکه در زندگی خود چه کردند و این اعمال تا چه حد مفید بوده است آنها را درگیر خود میکند.
کنارهگیری اجتماعی
افراد در میانسالی اغلب از نظر اجتماعی منزوی می شوند. اگر متوجه شدید که عزیزتان علاقه خود را نسبت به فعالیتهایی که قبلاً در مورد آنها هیجان زده بود از دست میدهد یا از مشارکتهای اجتماعی منظم اجتناب میکند، ممکن است به این دلیل باشد که او از یک مشکل سلامت روان رنج میبرد که این کارها را دشوار می کند.
برای سلامت اجتماعی میانسالی چه باید کرد؟
یکی از راههای مهمی که میتوان سلامت اجتماعی و روانی در دوره میانسالی تضمین شده دانست، اجتماعیپذیری و آریگویی به اجتماع است. یعنی افراد میانسال باید بیشتر حضور اجتماعی داشته باشند. اما این حضور اجتماعی به چه شکل است؟
۱-اقدام اجتماعی داوطلبانه، سلامت اجتماعی میانسالی را تضمین میکند
داوطلب شدن چند بار در هفته یا ماه نه تنها میتواند ساختاری را به زندگی فرد بیاورد، بلکه میتواند ارتباط با دیگران را آسانتر کند. با انجام اقدامهای داوطلبانه اجتماعی نه تنها در میانسالی میتوان حس سرزندگی کرد بلکه همچنین این امر میتواند به گسترش روابط اجتماعی ما کمک کند. ممکن است ما یک آشپز یا شطرنجباز فوقالعاده باشیم در این صورت میتوانیم به دیگران آموزش دهیم یا برای دیگران آشپزی کنیم و با آنها شطرنج بازی کنیم.
۲- چیزهای جدید یاد بگیریم
کالجهای اجتماعی و مراکز آموزشی و موسسات گوناگون دورههایی را در بسیاری از موضوعات و همچنین مشاغل خصوصی ارائه میدهند. منظور ما از یادگیری، آموختن مهارتهای جدید است نه لزوما ادامه تحصیل یا شروع فیزیک کوانتوم! بهتر است به دنبال آموختن چیزی باشیم که هم ترکیب فعالیتهای بدنی باشد و هم حاوی مشارکت جمعی. کلاسهایی مانند یوگا، مدیتیشن، رقص و… این جنس کلاسها باعث میشود تا افراد میانسال بتوانند در اجتماع بیشتر فعالیت کنند و تمرین باهمبودگی داشته باشند. چه چیزی بهتر از این؟
۳- سرگرمی جدید برای خودمان بیابیم
تمرین چیزی که از آن لذت می برید میتواند زمان ما را پر کند، شادی به ارمغان بیاورد و به ما کمک کند با افراد جدید آشنا شوید.
یک روانشناس معتقد است: “اگر شما دوست دارید سفالگری یا آبرنگ کاری یا آموزش موسیقی انجام دهید، بیرون بروید و با دیگرانی ملاقات کنید که دوست دارند کارهای مشابه شما را انجام دهند.”
با این حال، او به ما توصیه میکند: سرگرمی را انتخاب کنید که واقعاً به ما علاقهمند است.
او گفت: “مطمئن شوید که چیزی است که شما دوست دارید و به آن پایبند خواهید بود.” من یک بیمار داشتم که قرار بود بازنشسته شود و از او پرسیدم که قرار است چه کار کند. او گفت: «من میروم ماهیگیری کنم و قبلاً این کار را نکردهام.» فکر کردم که این نشانه خوبی نیست. شاید او آن را دوست داشته باشد، اما اگر هرگز آن را انجام نداده باشد، دردسر ساز خواهد شد.»
پس سرگرمی را انجام دهیم که هم دوست داریم و هم مطمئنیم میتوانیم آن را انجام دهیم.
۴- به رسانههای اجتماعی سلام کنیم
برای کسانی که در خانه هستند یا نمیتوانند بیرون بروند، ابزارهای آنلاین راهی برای حفظ ارتباط با خانواده و دوستان و حتی فرصتهایی برای ملاقات با دوستان جدید ارائه میدهند.
اینترنت دنیای مردم را گسترده کرده است. اکنون با استفاده از رسانههای اجتماعی میتوانیم آنلاین شویم و آشنایان و یا دوستان خود را ببینیم. همچنین، اگر علاقه به چیزی مانند آشپزی هندی یا سودوکو داریم و میخواهیم افراد دیگری را پیدا کنیم که آن را دوست دارند، ممکن است افراد محلی یا نزدیکمان را پیدا نکنیم، اما مزیت آنلاین بودن آن است که میتوانیم گروهی را پیدا کنیم که آن کار را همچون ما دوست دارند و با آنها ارتباط برقرار کنیم.
۵-بسیار سفر باید!
رفتن به و دیدن مکانهای جدید میتواند تعامل با دیگران را تشویق کند.سفر میتواند ما را در معرض فرهنگها و افراد مختلف حتی در شهر یا کشور خود قرار دهد. سفر همچنین میتواند با پیادهروی و گشت و گذار ما را از نظر جسمی و بدنی فعال کند. حتی گشت و گذار با ماشین در سطح شهر و پیادهروی در شهر میتواند حال ما را بهتر کند. این کارهای ساده باعث میشود به گپ و گفت بیشتری با دیگران بپردازیم و تعامل اجتماعیمان را بهتر کنیم.