
چگونه در دل جنگ، با اختلافنظرها کنار بیاییم؟
در روزهایی که از خواب میپریم و صدای انفجار، نه از بلندگوی اخبار، که از پشت پنجره خانه میآید، چیزهایی در درونمان میلرزد. نه فقط ترس و غم، بلکه رابطهها.
در روزهایی که از خواب میپریم و صدای انفجار، نه از بلندگوی اخبار، که از پشت پنجره خانه میآید، چیزهایی در درونمان میلرزد. نه فقط ترس و غم، بلکه رابطهها.
در حالی که در بحرانهای اجتماعی و جنگ، جامعه با موجی از ترس، عدم قطعیت و نگرانی از آینده روبرو میشود. فراتر از خطرات جانی و روانی، سایهای از ترس
زمانی که تهدید جنگ از اخبار دوردست به انفجارهای نزدیک خانه و فرار تبدیل میشود، ترس و نگرانی به جزئی جداییناپذیر از زندگی روزمره ما بدل میگردد. این وضعیت، به
تابآوری در دل طوفان: چگونه «تفکر دیالکتیکی» و «ذهن خردمند» در DBT به سلامت روان ما در جنگ کمک میکنند؟در روزهایی که زندگی از ریخت میافتد و نظم جهان با
در بحبوحه بحرانهای ناگهانی، به خصوص جنگ، ذهن ما برای محافظت از خود به مکانیسمهای دفاعی پناه میبرد. یکی از رایجترین این مکانیسمها انکار است. در این گزارش، به بررسی
امید مبتنی بر عمل: چگونه در دل طوفان جنگ، دایره کنترل درونی خود را بازیابیم؟ در روزهای اخیر، واژهی «جنگ» دیگر یک واژهی دور و تکراری در اخبار شبانه نیست؛
در یک شب تلخ، با صدای ناگهانی انفجار واژهی “جنگ” از یک مفهوم همیشگی و غبارآلود در اخبار، به واقعیتی فاجعهبار و ملموس در زندگیمان تبدیل شد. ترس، ابهام، صداهای
بهمثابه یک کنش اجتماعی و مسئولیت جمعی وقتی بحران رخ میدهد چه جنگی ناگهانی، چه فاجعهای طبیعی یا فروپاشیهای اجتماعی، نخستین دستورالعملها معمولاً سادهاند: «آرام بمانید»، «مراقب خودتان باشید»، «نفسی
در تمام جهان نیازهای زنان در فضاهای شهری به رسمیت شناخته نشده و فضاهای شهری به خودی خود یک عرصه تک جنسیتی به شمار میآیند و نیازهای زنان در آن
از هر ۶ مرد حداقل ۱ نفر، در کودکی یا بزرگسالی، قربانی خشونت جنسی میشود. اما وقتی صحبت از خشونت میشود، ناخودآگاه فقط زنان را قربانی میدانیم.