
شناخت و مواجهه با علائم روانتنی
زندگی در سالهای اخیر، با تجربههای عمیقی از ترومای جمعی و بحرانهای پیدرپی گره خورده است. برای بسیاری از ما، از نسلهایی که جنگ تحمیلی را تجربه کردهاند تا جوانانی
زندگی در سالهای اخیر، با تجربههای عمیقی از ترومای جمعی و بحرانهای پیدرپی گره خورده است. برای بسیاری از ما، از نسلهایی که جنگ تحمیلی را تجربه کردهاند تا جوانانی
در روزهایی که از خواب میپریم و صدای انفجار، نه از بلندگوی اخبار، که از پشت پنجره خانه میآید، چیزهایی در درونمان میلرزد. نه فقط ترس و غم، بلکه رابطهها.
در حالی که در بحرانهای اجتماعی و جنگ، جامعه با موجی از ترس، عدم قطعیت و نگرانی از آینده روبرو میشود. فراتر از خطرات جانی و روانی، سایهای از ترس
زمانی که تهدید جنگ از اخبار دوردست به انفجارهای نزدیک خانه و فرار تبدیل میشود، ترس و نگرانی به جزئی جداییناپذیر از زندگی روزمره ما بدل میگردد. این وضعیت، به
تابآوری در دل طوفان: چگونه «تفکر دیالکتیکی» و «ذهن خردمند» در DBT به سلامت روان ما در جنگ کمک میکنند؟در روزهایی که زندگی از ریخت میافتد و نظم جهان با
در بحبوحه بحرانهای ناگهانی، به خصوص جنگ، ذهن ما برای محافظت از خود به مکانیسمهای دفاعی پناه میبرد. یکی از رایجترین این مکانیسمها انکار است. در این گزارش، به بررسی
امید مبتنی بر عمل: چگونه در دل طوفان جنگ، دایره کنترل درونی خود را بازیابیم؟ در روزهای اخیر، واژهی «جنگ» دیگر یک واژهی دور و تکراری در اخبار شبانه نیست؛
بهمثابه یک کنش اجتماعی و مسئولیت جمعی وقتی بحران رخ میدهد چه جنگی ناگهانی، چه فاجعهای طبیعی یا فروپاشیهای اجتماعی، نخستین دستورالعملها معمولاً سادهاند: «آرام بمانید»، «مراقب خودتان باشید»، «نفسی
کنشهای فردی و نقش آنها در تابآوری جمعی در بحرانهای اجتماعی در زمانهای که بحرانهای اجتماعی، زیست جمعی ما را از حالت عادی خارج کردهاند، نخستین واکنش بسیاری از ما
جنگ، پدیدهای ویرانگر است که سایه سنگین خود را بر تمام جنبههای زندگی میاندازد، اما برای نوجوانان، که در دوران حساس شکلگیری هویت و آیندهنگری قرار دارند، این سایه میتواند