در تمام جهان نیازهای زنان در فضاهای شهری به رسمیت شناخته نشده و فضاهای شهری به خودی خود یک عرصه تک جنسیتی به شمار میآیند و نیازهای زنان در آن دیده نشدهاند. براساس آمار بانک جهانی، مناطق شهری که بیش از ۸۰ درصد از جمعیت را در خود جای دادهاند، برای مردان توانا و سالم مناسبتر هستند تا برای زنان.
این یعنی محیطهای شهری در بیشتر کشورهای دنیا، منطبق بر نیازهای مردان طراحی شدهاند. نه تنها فضاهای شهری، بلکه معماری دفترهای کاری و ادرات، ارگونومی صندلی ماشینها و هرآنچه در فضای عمومی تجربه میشود.
به عبارتی تمام آنچه در شهر تجربه میکنیم، یکی از مثالهای ناگزیر نابرابری جنسیتی است. چون این یکی از بخشهایی است که تفکر مردانه در مدیریت شهری، نیازها و تفاوتهای خاص زنان را نادیده میگیرد.
مثالهایی از طراحی شهری بیگانه با نیاز زنان
در یک شهر واحد مردان، زنان، کودکان، سالخوردگان و افراد دارای معلولیت جسمی و حرکتی در کنار هم زندگی میکنند. اما تجربه آنها از محیط شهری یکی نیست. زن و مرد نمی توانند از کالاها و خدمات عمومی به یکسان یا به یک اندازه استفاده کنند و از آنها لذت ببرند.
پارکها
برای مثال در پارکهایی که نور کافی ندارند برای زنان ناامن هستند و این باعث میشود کمتر امکان استفاده از این فضا را در شب داشته باشند.
پلهای عابر پیاده
پلهای عابر پیادهای که بدون دوربین و حفاظت هستند برای زنان نا امن هستند. به خصوص پلهایی که پوشیده از تابلوهای شهری هستند و فضای آن از بیرون دیده نمیشود.
پیادهروها
پیادهروها برای حرکت کالسکه کودک مناسب نیستند. به عبارتی در طراحی پیادهروها این نیاز زنان داری فرزند در نظر نگرفتهاند.
حمل و نقل عمومی
در ایستگاههای حمل و نقل عمومی مثل مترو که واگن زنان ظرفیت کمتری دارد و انتظار یک روتین همیشگی برای آنهاست.
نیاز به زنان به امنیت در فضای شهری
تجربه زیسته زنان در مواجهه با بسترهای شهر و خیابان معمولا مشترک است. احتمالا تردد در نیمه شب و صبحهای زود در نیمه دوم سال که روز کوتاه میشود.
خیابانهای تاریک و فرعی، پلهای هوایی در شب، ورود به واگنهای عمومی مترو و حتی حضور در بازارهای سنتی. همه این تجربهها برای زنان میتواند آغشته به حس دلهره و ناامنی باشد.
فضای شهری و بازتولید کلیشههای جنسیتی
اگر به فضاهای عمومی برگردیم و از تجربه مردان بپرسیم، احتمالا هیچ کدام از آنها در سرویسهای بهداشتی مختص مردان فضاهای تعویض کودک را نیافتهاند. این کلیشه مادرانگی که نگهداری از کودک کاری زنانه است، در مواجهه با معماری و شهر نیز نمود بیرونی دارد.
تجربه ما از حضور در فضاهایی شهری نمودی از سلامت اجتماعی ماست. این تجربه است که نشان میدهد ما چگونه زندگی میکنیم و زندگی اجتماعی خودمان را سامان میدهیم.
با این حال شهر و معماری آن، نه فقط در ایران بلکه هنوز در بیشتر جهان، به خودی خود نابرابری را بازتولید میکند.
وقتی رسیدی به من خبر بده!
“وقتی رسیدی به من خبر بده.” شاید برای ما هم پیش آمده باشد که این آخرین خواسته را هنگام خداحافظی از یک زن گفته یا شنیده باشیم.
بسیاری از زنان جوامع در حال توسعه میدانند که در خیابانهای تاریک و پرپیچوخم در معرض سرقت قرار میگیرند، یا ممکن است در سیستمهای حملونقل عمومی مورد آزار و اذیت جنسی یا و تعرض قرار بگیرند.
هوراسیو ترازا، کارشناس ارشد شهری در بانک جهانی اعتقاد دارد: «ما شهرهایی را میسازیم که با و برای مردان است. شهرهایی را میسازیم که در آن نقش زنان در فضای خصوصی خانه در مقابل فضای عمومی قرار میگیرد. به همین دلیل بسیار مهم است که مسائل زنان و همچنین سایر اقلیتها را نیز در طراحی شهرها و جوامع خود لحاظ کنیم. این به زنان و اقلیتها امکان میدهد تا به مزایای شهر دسترسی مشابهی داشته باشند.»
نمایندگی کمرنگ زنان در مدیریت شهری
بر اساس کتابچه راهنما بانک جهانی، زنان در سراسر جهان تنها ۱۰ درصد از مشاغل با رتبه بالاتر را در شرکتهای معماری و دفاتر شهرسازی پیشرو دارند. مدیریت زنان در این بخش کم تعداد است و به همین دلیل، طراحی فضاهای عمومی به ندرت زندگی روزمره زنان و اقلیتها را در نظر میگیرد. علاوه بر نمایندگی محدود در برنامهریزی، به ندرت از زنان، دختران و افراد دارای معلولیت خواسته میشود تا در فرآیندهای برنامهریزی و طراحی جامعه مشارکت کنند.
اما چرا برنامهریزی شهری برای رفع شکافهای جنسیتی و سلامت اجتماعی مهم است؟ بر اساس کتابچه بانک جهانی، برنامهریزی و طراحی شهری محیط اطراف ما را شکل میدهد – و آن محیط به نوبه خود نحوه زندگی، کار، بازی، حرکت و استراحت ما را فراهم میکند.
مثالی از یک معماری شهری سازگار با نیاز زنان
اوضاع شهر در همه جا یکسان و بد نیست. میتوانیم در این زمینه مثالی بزنیم. در محله مندوزا آرژانتین، اعضای جامعه در طراحی یک فضای عمومی، برای مناسب شدن با نیازهای زنان بازنگری کردند.
شرکت کنندگان در یک کارگاه پیشنهادها و راه حلهای ملموس خود را برای ایمنی، دسترسی، تحرک، استفاده و غیره متناسب با نیاز زنان ارائه دادند.
طراحی مجدد بخشی از شهر را انجام دادند و در استفاده از فضاهای کلیدی مانند مرکز شهرداری که بهداشت، آموزش و پرورش را ارائه می دهد، تجدید نظر شد.
آنها همچنین پیشنهادهایی برای خدمات فرهنگی، کلاسهای رقص و توسعه فضاها و تجهیزات جدید ارائه دادند. تجهیزاتی مانند زمین بازی مسطح کودکان که به راحتی از هر نقطه میدان قابل مشاهده است، زمین هاکی، ایستگاههای اتوبوس، آمفی تئاتر و کتابخانه. هر یک از این فضاها و تجهیزات جدید نشان دهنده نیازهای روشنی برای گنجاندن مقوله جنسیت در ساخت فضای شهری است.
چرا باید به نیاز زنان از فضای شهری توجه بیشتری کرد؟
گفتیم که فضاهای شهری و طراحی آنها یکی از عرصههای نمایش تبعیض و کلیشههای جنسیتی است. طرح شدن این درخواست در جامعه برای بازنگری در معماری فضاها، یکی از قدمهایی است که باید در راستای برابری جنسیتی برداشته شود. قدمی برای به دست آوردن دوباره فضاهای شهری برای زنان ضروری است. چون زنان نیز به اندازه مردان، حق تجربهای امن و بدون دغدغه را در فضای شهری دارند.