روانشناسی پول میگوید، هیچ کس در مورد پول کاملا منطقی رفتار نمیکند. حتی اگر خودش این طور فکر کند. رفتار ما با پول فقط تابع ضرورتهای زندگی و حساب و کتابهایمان نیست. بلکه عوامل ناخودآگاه زیادی در رفتار ما با پول دخیل هستند.
به همین دلیل است که خیلی از ما در عین اینکه میدانیم باید برنامهریزی مالی کنیم، مدام آن را به تعویق میاندازیم. گاهی هم برنامهریزی میکنیم، اما نمیتوانیم به آن پایبند بمانیم.
بعضی از ما خیلی بیپروا پول خرج میکنیم و مدام به دردسر میافتیم. یا برعکس زیادی کم خرج میکنیم چون از پول خرج کردن احساس گناه پیدا میکنیم. در هر دو حالت رفتار پولی ما ممکن است باعث احساس شرم در ما شود.
روانشناسی پول؛ اسکناس فقط یک اسکناس نیست!
ارزشش را دارد که یک بار، به رابطه پیچیدهای که با پول داریم نگاهی بیندازیم. فارغ از اینکه دغدغه مالی داریم یا نه، رفتار مالی ما نکات جالبی در در مورد روان و احساسات به ما میگوید.
ما در طول زندگیمان تصمیماتی در مورد پول میگیریم که بر زندگی مالی ما تاثیر میگذارد اما قضیه به همینجا ختم نمیشود. تاثیر رفتار مالی ما متقابلا بر احساسات و رفتارهای آینده ما هم تاثیر میگذارد. رابطه ما با پول، رابطهای است که در طی زمان تغییر کرده و تکامل پیدا میکند.
روانشناسی پول؛ رابطه پیچیده ما با پول
پول و به طور کلی زندگی مالی ما یک موجودیت ثابت و واحد ندارد. بلکه ترکیبی از اطلاعات، فرصتها و چالشهایی است که ما حول آن میچرخیم، با آن تعامل داریم و احساستمان با آن درگیر است.
باید به پول به عنوان مقولهای که با آن رابطه پیچیدهای داریم فکر کنیم. پول (و به طور گستردهتر امور مالی شخصی ما) یک موجودیت ثابت نیست. بلکه مجموعهای از نقاط داده، چالشها و فرصتهایی است که ما حول آنها میچرخیم، با آنها تعامل داریم و در مورد آنها احساسات داریم.
سه نکته کلیدی در مورد روانشناسی روابط شخصی ما با پول
برای اینکه بتوانیم به زندگی مالی خود مسلط شویم و با آن آگاهانهتر برخورد کنیم، سه نکته خیلی مهم را در نظر بگیریم:
- احساسات در مورد پول نقش بزرگی بازی میکنند.
- اضطراب و اجتناب دو واکنش روانی در ارتباط با پول هستند، که یک چرخه معیوب ایجاد میکنند.
- از نظر روانی، ما نمیتوانیم به طور کامل از تاثیر خانواده و گذشته خود بر رفتار مالیمان فرار کنیم.
احساسات و پول
مهمترین احساساتی که در رابطه با پول وجود دارند احساسات ترس، شرم و حسادت هستند. ارزشش دارد که کمی تلاش کنیم درک کنیم در مورد ما کدام صدق میکند. آگاه شدن از احساساتی که نسبت به پول داریم، مهم است چون اگر نسبت به آن آگاه نباشیم، تصمیم احساسی نسبت به تفکر و منطق اولویت پیدا میکنند و رفتار مالی ما را رقم میزند.
پول و حس ترس
اما چه چیزی برای ترسیدن و جود دارد؟ میتواند به تعداد افراد روی کره زمین ممکن است داستان متفاوتی در مورد حس ترس در ارتباط با پول وجود داشته باشد. اما ترسهای رایج عبارتند از: ترس از به اندازه کافی پول نداشتن، ترس از بی عرضه به نظر رسیدن، ترس از برانگیختن حسادت دیگران و ترس از تحقیر شدن.
احساس گناه و شرم معانی متفاوتی دارند. منشا احساس گناه تاثیر منفیای است که روی دیگران گذاشتهایم. اما حس شرم زمانی رخ میدهد که خودمان را ناامید کردهایم یا خلاف آنچه به آن اعتقاد داریم رفتار کردهایم.
پول و حس شرم
ممکن است به این دلیل که نسبت به دوستانمان وضعیت مالی بهتری داریم احساس گناه کنیم. یا به خاطر اینکه کار خیر خاصی انجام ندادهایم یا از اینکه راحت پول به دست آوردهایم.
حس شرم، یکی از رایج ترین و قدرتمندترین احساسات مرتبط با پول و امور مالی شخصی است. یکی از اصلیترین دلایلی است که افراد کاری که میدانند باید انجام دهند را انجام نمیدهند. طبیعی است که بخواهیم از انجام کاری که از آن خجالت میکشیم فرار کنیم یا در معرض آن قرار نگیریم.
در اینجا برخی از نشانههای رفتاری احساس شرم نسبت به وضعیت مالی (پول) را مثال میزنیم. اگر:
- به اندازه کافی پول ندارم.
- از فکر کردن به مسائل مالی فرار میکنم.
- از انجام کاری که قرار است در مورد وضعیت مالیام انجام دهم (ایجاد یک حاشیه امنیت درآمدی، برنامهریزی برای بازنشستگی یا بودجه بندی معقول) فرار میکنم.
- واقعا از این چیزها (مسایل مالی و پولی) سر در نمیآورم.
- ولخرج هستم.
- وقتهایی که ناراحت هستم یک چیزی میخرم.
چرخه باطل حس شرم و اجتناب
احساس شرم به همراه اجتناب، یک چرخه معیوب تولید میکنند. این طبیعی است که وقتی نسبت به موضوعی پر از شرم باشیم، از رویایی با آن اجتناب کنیم. این اجتناب خود منجر به شرم بیشتر شده و دوباره اجتناب هم شدیدتر میشود و این چرخه معیوب ادامه دارد.
مثلا میدانیم مالیاتهایمان عقب افتاده و شش سال است که میخواهیم با یک مشاور مالیاتی قرار بگذاریم اما این کار را عقب میاندازیم.
افرادی که پرداخت تعهدات مالی ضروری را به تعویق میاندازند، اغلب به خودشان برچسب اهمالکاری میزنند و تصور میکنند که تنبل یا بینزاکت هستند. اما این قضاوت بیرحمانه نسبت به خود، هیچ کمکی نمیکند. زیربنای چیزی که ما به آن اهمالکاری میگوییم، مکانیزم روانی اجتناب است.
نکته بغرنج ماجرا این است که اجتناب در کوتاه مدت به کاهش اضطراب کمک میکند. به همین دلیل است که در شرایط مشابه میل داریم همان رفتار را تکرار کنیم.
اضطراب و اجتناب چطورهمدیگر را تقویت میکنند؟
یک بار باهم یک پروسه اجتنابی را مرور کنیم. به فکرمان میرسد بنشینیم و به وضعیت مالی خود نگاهی بیندازیم و یک برنامه مالی واقع بینانه بریزیم. اما فقط فکر کردن به آن سطح اضطراب ما را بالا میبرد. چون میترسیم نتوام با این واقعیت روبرو شویم که مثلا، برای تحصیل فرزندمان ذخیره کافی نداریم. این اضطراب منجر به اجتناب میشود. کار را به تعویق می اندازیم و حواس خود را پرت میکنیم.
در آن لحظه که بیخیال تمرکز روی موضوع میشویم و آن را در ذهنمان پس میزنیم (اجتناب)، سطح اضطراب ما بلافاصله کاهش مییابد و مکانیزم اجتناب در ما یک امتیاز مثبت دریافت میکند.
ما این چرخه را بارها و بارها تکرار می کنیم. اما هر بار کاهشهای فوری اضطراب به وسیله اجتناب، باعث میشود سطح کلی اضطراب ما در طی زمان بیشتر و بیشتر شود.
در مواجهه با برخی حقایق، اضطراب ما به طور موقت افزایش مییابد. با این حال، اگر با آن بمانیم، سطح کلی اضطراب ما کم کم کاهش پیدا میکند. ما باید آن افزایش کوتاه مدت پریشانی را تحمل کنیم، تا از کاهش طولانی مدت اضطراب بهره مند شویم. در پایان، درس این است که واقعیت همیشه دوست ماست.
سایر احساساتی که در رابطه ما با پول نقش بازی میکنند عبارتند از حسادت، طمع، هیجان بیش از حد. برخی از این موارد بیشتر در حوزه سرمایه گذاری حرفهای مثل بورس مطرح هستند تا مدیریت امور مالی شخصی.
روانشناسی پول؛ رابطه سلامت روان و مدیریت زندگی مالی
هر یک از مشکلات سلامت روان، به خصوص اعتیاد، افسردگی، اختلال دو قطبی و اختلال ADHD/ADD میتوانند تاثیر پررنگی روی امور مالی یک فرد داشته باشند.
اعتیاد
استفاده بیش از حد از الکل یا سایر مواد مخدر زندگی مالی را متاثر میکند. چون اعتیاد منجر به قضاوت ضعیف، بیتوجهی به امور مالی، به خطر افتادن شغل و پنهانکاری میشود.
افسردگی: افسردگی می تواند باعث توقف شغل یا حتی ناتوانی شغلی شود. افراد افسرده اغلب به دلیل کمبود انرژی یا احساس هدف نمی توانند با مسئولیت های مالی روبرو شوند.
اختلال دو قطبی
مدیریت مالی به خصوص برای کسانی که اختلال دوقطبی دارند خیلی سخت است. شیوع ژنتیکی این اختلال خیلی بالا است و تعداد زیادی از نوع زیر آستانه یا بسیار خفیف هستند، که هرگز تشخیص داده نمیشوند.
افراد با ژنهای اختلال دوقطبی میتوانند حالتهای شیدایی را تجربه کنند که تشخیص و کنترل آن سخت است. در این دورهها انرژی فرد افزایش می یابد، خودداری ا کاهش پیدا میکند، برنامههای هیجانانگیز دارد، به راحتی بیش از حد تحریک میشود و هزینههای خود را افزایش میدهد.
بسیاری از افراد خلاق و موفق در این حالت های ذهنی بسیار خوب عمل می کنند. اما اگر این حالت را داشته باشیم، بهتر است از رفتن به فروشگاههای زنجیرهای خودداری کنیم. چون ممکن است مثلا با یک تلویزیون بزرگ، یک تردمیل جدید، پنج عدد آناناس و یک ذخیره مادام العمر ایبوپروفن به خانه برگردیم و تمام زخیره مالیمان در عرض چند ساعت تمام کرده باشیم!
اختلال ADHD/ADD
بزرگسالان مبتلا به اختلال کمبود توجه (ADD/ ADHD) معمولاً به اشتباه درک می شوند. اتفاقا آنها توانایی تمرکز بیش از حد شدید دارند، اما فقط به کارهایی که واقعاً به آنها علاقه دارند. آنها این توانایی را دارند که روی چیزهای خستهکننده یا پیش پا افتاده دقیق شوند، اما فقط در صورتی که برایشان جالب باشد.
به همین دلیل بعضی جزئیات و کارهای تکراری را به راحتی نادیده میگیرند. آنها معمولا کلی صورتحسابهای انباشته شده و پاکتها باز نشده دارند. برای این افراد، واگذاری مدیریت مالی روزمره که حساب کتابهای جزئی لازم دارند، به یک شخص دیگر اغلب بهترین راه است. اما ممکن است در برنامه ریزی مالی در مقیاس بزرگ عالی باشند.
تأثیرات خانواده و دوران کودکی هرگز پایان نمی یابد
روانشناسی پول میگوید، هر خانواده روانشناسی خاص خود را در مورد پول دارد. در مورد چه چیزی می توان صحبت کرد، چه کسی باید کنترل داشته باشد. اینکه چه مسئولیتهایی را کدام جنسیت به عده میگیرد. همچنین اینکه چقدر پول مهم است یا نه.
علاوه بر این، همیشه داستان هایی در مورد پول وجود دارد که بخشی از هویت یک خانواده است. ممکن است یک پدربزرگ کارآفرین در خانواده، مدام سرمایهگذاریهای اشتباه کرده باشد و ثروت خانواده را به باد داده باشد. این تاریخچه ممکن است باعث شده باشد، نسل بعد از او به خاطر این تجربه، بیش از حد محافظهکار شده باشند.
یعنی ما ممکن است فشارهای ظریفی را ، روی خود احساس کنیم. فشاری برای اصلاح اشتباهاتی که توسط نسل قبل در خانواده اتفاق افتاده است.
همچنین اگر ما اولین نفر در خانواده خود باشیم که موفق شده باشیم، ممکن است بخواهیم به بقیه اعضای خانواده کمک کنیم و نیازهای مالی خود را نادیده بگیریم.
بنابراین تمام سناریوهای مالی که در خانواده رخ داده، بخواهیم یا نه، روی رفتار ما اثر گذاشته است. روانشناسی پول همه عوامل موثر در رفتار مالی ما را بررسی میکند.
چگونه احساسات پولی را مهار کنیم؟
احساسات همیشه چیز بدی نیست. به ما میگوید به چه چیزی علاقه داریم و چه چیزی واقعا برای ما مهم است. به ما احساس زنده بودن میدهد. اضطراب هم همیشه چیز بدی نیست. سطوح خفیف تا متوسط اضطراب، انگیزه دهنده است. ما آن را برای مقابله با آنچه که باید مهار کنیم نیاز داریم. چیزی که بدانیم وقتی مهارش کردیم احساس بهتری خواهیم داشت.
روانشناسی پول میگوید، کلید موفقیت در مدیریت مالی خودآگاهی است. بیشتر دنیای عاطفی ما ناخودآگاه است. پول با بخشهایی از ناخودآگاهی ما گره خورده که با آگاه شدن از آن، راحت تر به آن مسلط خواهیم شد.
اما اگر بدانیم به دنبال چه چیزی باشیم و طرحی برای انواع احساسات و داستانهای خانوادگی داشته باشیم، میتوانیم رابطه خود با پول را آگاهانهتر شکل بدهیم. بنابراین، پول از بخشهایی است رواندرمانی و به ویژه روانکاوی میتواند آنرا متحول کند.
برای نوشتن این مقاله از منبع زیر بهره بردهایم:
www.forbes.com