خرید هیجانی چیست؟ خرید می‌کنم پس هستم!

بسیاری اوقات در زندگی روزمره به خود می‌گوییم: “چرا این کالا را خریدم؟” یا “اه !نباید آن را می‌خریدم”. خرید هیجانی بخشی از زندگی روزمره همه ما شده است. روز بدی را سپری کردیم؟ به خرید می‌رویم. حالمان خوب است؟ به خرید می‌رویم. در زندگی درگیر ملال می‌شویم؟ شاید باز هم به خرید برویم.
این امر ممکن است باعث شود که در اواسط ماه به مشکل مالی بخوریم. حتی در روابط ما نیز تاثیرگذار است و می‌تواند آن‌ها را مخدوش کند.
اما کدام یک از خرید‌های ما جزو خرید‌های هیجانی محسوب می‌شود؟ آیا خرید کردن نوعی بیماری محسوب می‌شود؟ چه راهکارهایی برای کنترل خرید هیجانی وجود دارد؟ در این مقاله قصد داریم که این موارد را بررسی کنیم.

خرید هیجانی چیست؟

خرید هیجانی زمانی اتفاق می‌افتد که ما بیش‌تر بر مبنای هیجانات و احساسات لحظه‌ای معامله می‌کنیم تا نیازمان. به عبارت دیگر اراده‌ ما در دست احساسات و عواطف ماست تا عقل و منطق و استقلال ما را زیر سوال ببرد. اما تفاوت خرید درمانی با خرید هیجانی چیست؟

استقلال شخصیتی، خاصیتی که همیشه به کار می‌آید

خرید درمانی با خرید هیجانی متفاوت است

البته می‌توان از خریددرمانی هم سخن گفت. کل فرآیند خرید برای بسیاری از ما لذت‌بخش است. از گشت و گذار در مغازه‌ها تا انتظار برای رسیدن کالای موردنظر‌مان. از باز کردن محصول تا استفاده از آن در روز‌های اولیه خرید. تحقیقات نیز درستی این حرف را ثابت کرده است. خرید باعث ترشح دوپامین در مغز ما می‌شود.
دوپامین نیز به ما احساس شادی تزریق می‌کند و در خلق و خوی ما تاثیرگذار است؛ این یعنی خرید کردن می‌تواند یک تفریح سالم هم محسوب شود.
پس لزوما کاری مضر نیست بلکه می‌تواند بسیار مفید باشد. مشکل آن‌جایی رخ می‌دهد که خرید بیش از حد ما را در مضیقه می‌گذارد و باعث تنگنای مالی می‌شود. خرید هیجانی تبدیل به یک عادت مخرب می‌شود که زندگی ما را بهم می‌ریزد.

خرید هیجانی ممکن است به یک وسواس تبدیل شود

شاید خود خرید هیجانی یک اختلال محسوب نشود، اما اگر از حد بگذرد ممکن است تبدیل به خرید وسواسی شود. فردی که درگیر خرید وسواسی است، خرید را مکانیسم مقابله‌ای برای پوشاندن احساسات دشوار مانند استرس، اضطراب و اعتماد به نفس پایین می‌داند. اما خرید تنها تسکین موقتی از مشکلات آنها را فراهم می‌کند. ناتوانی آن‌ها در کنترل خرید در نهایت معمولاً آنها را با احساس گناه و شرم شدید روبرو می‌کند.

کالای عزیز! حالم را خوب کن!

خرید هیجانی چیست

خرید هیجانی ممکن است دلایل زیادی داشته باشد. می‌توان این دلایل را به دو دسته روان‌شناختی و اجتماعی تقسیم کرد و از معامله هیجانی سخن گفت.
همان‌طور که از نام خرید هیجانی می‌توانیم حدس بزنیم، خرید هیجانی مربوط به هیجانات و احساسات ماست. احساساتی مانند حسادت، ملال، غم، ترس، اضطراب، کمبود اعتماد به نفس، انزوا و غیره. در بسیاری از این موارد می‌توان به کمک مهارت تنظیم هیجانات کنترل احساسات و هیجانات‌مان تا حد زیادی در دست بگیریم.

البته در بعضی از اختلال‌ها که رفتار تکانشی جزو نشانه‌های رفتاری آن است مثل افسردگی دوقطبی، ولخرجی جزو رفتارهای پرریسک فرد دسته‌بندی می‌شود؛ به هر روی خرید عصبی می‌تواند یکی از مکانیزم‌های دفاع روانی باشد که به آن رفتار جبرانی می‌گویند؛ چیزی مثل پرخوری عصبی، زیاد فیلم دیدن، سیگار کشیدن یا هر نوع اعتیاد رفتاری که خارج از تعادل بودن آن، از یک اضطراب سرکوب شده خبر می‌دهد.

اما غیر از این، در مورد افراد عادی هم، منشا بسیاری از خرید‌های ما احساسی است؛ اصلا مبنای تبلیغات و برندینگ هم همین است؛ علم برندینگ روی این اصل بنا شده:«به آدم‌ها حس خوب بفروشید نه فقط کالای خوب»؛ کاری که مثال‌های معروفش برندهای مطرحی مثل نایکی، داو یا مک‌دونالد هستند؛ صاحبان برند خوب می‌دانند ما بیشتر با حس خرید می‌کنیم تا با منطق؛ ممکن است پول بیشتری پای محصولی که مشابه ارزان دارد بدهیم، فقط به خاطر حسی که برند آن به ما می‌دهد.

وقتی برای خودمان اعتبار اجتماعی می‌خریم!

در دنیای امروز ما کالا‌ها حضوری مستقل دارند. آن‌ها همچون شخصیت‌های یک درام نمایشی در زندگی ما تاثیرگذار هستند. یعنی چه؟
بیایید با خودمان مواجه شویم: خیلی از اوقات خرید یک کالا باعث می‌شود ما حس کنیم فردی مهم‌تر از قبل هستیم. خیلی از افراد تنگناهای مالی را تحمل می‌کنند اما کالای لوکس خریداری می‌کنند. شاید آن‌ها می‌خواهند این حس را به خود و دیگران القا کنند که آدمی ویژه و متمایز هستند. گویی آن کالای مذکور هویت آن‌ها را تعیین می‌کند.

دلیل خرید یک کالا می‌تواند تاثیرگذاشتن بر دیگران باشد. خیلی از اوقات ما می‌خواهیم با خود فرآیند خرید دیگران را تحت تاثیر قرار دهیم. پیامی که این عمل ما دارد این است ” ما خسیس نیستیم.” یا “ما به‌ شدت دست و دلبازیم”. در این لحظات است که می‌خواهیم به واسطه کالاها مورد تایید قرار بگیریم و دوست داشته شویم.

چگونه خرید هیجانی را متوقف کنیم؟

ممکن است خرید هیجانی ما را از لحاظ روانی اذیت کند. می‌توانیم با راهکارهایی پیشنهادی زیر از آن پیشگیری کنیم. این راهکارها چه چیزهایی هستند؟ در این قسمت به آن‌ها اشاره خواهیم کرد.

۱-برای مدیریت احساسات‌مان به راه‌های دیگری فکر کنیم

درست است که گاهی اوقات خریددرمانی پاسخگوی احساسات ما است اما می‌توانیم به روش‌های سالم‌تر و کم‌هزینه‌تر نیز فکر کنیم. مثلا به جای رفتن به خرید می‌توانیم به دیدار دوستان‌مان برویم. می‌توانیم نیم ساعت در یک پارک پیاده‌روی کنیم. ممکن است تماشای فیلم مورد علاقه‌مان حال‌مان را خوب کند. پس به دنبال راه‌های جایگزین جز خرید کردن باشیم.

۲- هنگام خرید هیجانی، محرک‌های حساس‌مان را بشناسیم

هنگام خرید هیجانی از خودمان بپرسیم چه حسی داریم؟ آیا ناراحت هستیم؟ یا درگیر ملال زندگی روزمره شده‌ایم؟ آیا احساس تنهایی می‌کنیم؟ از خودمان بپرسیم که خرید کردن مشکل ما را حل می‌کند یا صرفا می‌خواهیم با مشکل‌مان مواجه نشویم؟ این ذهن آگاه یا مایندفول بودن نه فقط در این موقعیت بلکه در مورد سایر تصمیم‌های زندگی هم به ما کمک می‌کند تا درست‌تر قدم برداریم.

۳-دو هفته به خودتان زمان بدهید!

چطوز از خرید هیجانی جلوگیری کنیم

پیش از خرید یک کالا نفس عمیق بکشیم و فکر کنیم که آیا به آن کالا نیاز داریم. کمی درباره کاری که می‌خواهیم انجام دهیم تامل کنیم. ممکن است هیجان‌مان فروکش کند. به خود برای خرید یک کالا دو هفته زمان بدهیم، پس از دو هفته دوباره از خودمان سوال کنیم آیا واقعا ما به آن کالا نیاز داریم.

۴- بودجه‌بندی را یاد بگیریم

اگر برای مدیریت مالی‌مان به‌صورت هفتگی یا ماهانه برنامه‌ریزی کنیم، علاوه بر هدفمندی می‌توانیم از مخارج غیرضروری نیز جلوگیری کنیم. بودجه‌بندی و پایبندی به آن باعث می‌شود اعتماد به نفس بهتری داشته باشیم. پیش‌تر از این در یک مطلب به اهمیت بودجه‌بندی و سواد مالی اشاره کردیم.
یاد گرفتن نحوه بودجه‌بندی ماهانه یکی از پایه‌های سواد مالی است که حسابی شما را در زندگی جلو می‌اندازد؛ این کار نه تنها کمک می‌کند خرید هیجانی را متوقف کنید بلکه از اضطراب شما کم کرده و زندگی مالی‌تان را در تسلط شما قرار می‌دهد.

۵-مشاوره بگیریم

اگر به هر دلیلی نتوانستیم خرید‌های‌مان را کنترل کنیم، می‌توانیم از یک مشاور حرفه‌ای کمک بگیریم. حضور مشاور در این زمینه می‌تواند به ما کمک کند. نگران نباشید فقط ما نیستیم که خرید هیجانی می‌کنیم. می‌توانیم علاوه بر روان‌درمانگر از مشاور مالی هم برای بالا‌بردن سواد مالی‌مان بهره ببریم.

حضور یک روان‌درمان‌گر در زندگی باعث می‌شود با اضطراب‌های‌مان به نحو درست‌تری مواجه شده و آن ‌را با رفتارهای جبرانی که به زندگی‌مان آسیب می‌زند سرکوب نکنیم.

دستیابی به تعادل در زندگی، کلید خوشحالی ما است

دنبال کردن و استفاده این راهکار‌ها به معنای خرید نکردن نیست بلکه رسیدن به یک تعادل در زندگی است. همه ما نیاز داریم که علاوه بر خرج‌های ضروری زندگی‌مان، کالاهای دیگری هم بخریم. پس برای تجربه یک زندگی سالم مهم این است که یک سبک متعادل را در زندگی انتخاب کنیم و تجربه کنیم نه افراط و تفریط.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.