چطور با شکست‌هایمان مواجه شویم؟

مواجهه با شکست؛ چطور با شکست‌های‌مان روبرو شویم؟

اگرچه افرادی وجود دارند که از مواجهه با شکست‌های‌شان انگیزه می‌گیرند تا دفعه بعدی بهتر تلاش کنند و هدف‌شان را بدست آورند، افرادی هم وجود دارند که با همان شکست اول تسلیم می‌شوند و عقب می‌کشند. اما چطور با شکست‌های‌مان مواجه شویم؟

شکست پایان یک داستان نیست. در واقع افراد موفق در مواجهه با شکست‌های‌شان طوری برخورد کردند گویی که تازه مسیر موفقیت‌شان شروع شده است.

ترس از شکست و تاثیر بر مواجهه با شکست‌های‌مان

معمولا بعد از شکست، ترس در ما رخنه می‌کند و باعث می‌شود که نخواهیم دوباره تلاش کنیم. اما ترس هرکسی از شکست متفاوت است.

شخصی از اینکه والدینش را ناامید کند می‌ترسد و شخصی دیگر فکر می‌کند توان تحمل یک شکست دیگر را در زندگی‌اش ندارد. عوض روبرویی با ترس‌های‌شان سعی می‌کنند از ریسک کردن امتناع کند که همین باعث سرافکندگی‌شان می‌شود.

 بعضی از ما شکست‌های‌مان را پنهان می‌کنیم و بعضی با صرف کلی انرژی، سعی در توجیه‌شان داریم. به نوعی اجازه می‌دهیم که شکست‌های‌مان ما را تعریف کنند. اما چرا بعضی از افراد زودتر تسلیم می‌شوند و بعضی افراد در مقابل شکست تاب‌آورند و از آن رد می‌شوند؟ اما ما چطور با شکست‌های‌مان مواجه شویم؟

ترس از شکست؛ ریشه تسلیم‌پذیری در کودکی

تسلیم‌شدن می‌تواند یک رفتار اکتسابی باشد. شاید زمان کودکی با هر اولین شکستی مادرمان به کمک‌ ما آمده است. یا هر بار که به معلم‌مان می‌گفتیم که این سوال ریاضی را نمی‌فهمیم او به ما سریعا جواب را داده است و هیچ وقت خودمان نتوانسته‌ایم آن را خودمان حل کنم.

توقع  اینکه همیشه یک نفر برای کمک به ما وجود داشته باشد، عادت اشتباهی است که باید آن را کنار گذاشت.

نگاه محدود به توانایی‌های خود

در نهایت بسیاری از مردم سریعا تسلیم می‌شوند چرا که به توانایی‌هایشان خیلی محدود نگاه می‌کنند. آن‌ها نمی‌دانند که می‌تواند بر روی سطح توانایی‌های خود کنترل داشته باشند؛ بنابراین بعد از هر شکست، عوض اینکه سعی کنند توانایی‌هایشان را بالاتر ببرند، تسلیم می‌شوند و کناره‌گیری می‌کنند.

 فکر می‌کنند اگر با استعدادها و موفقیت‌های خدادادی به دنیا نیامده باشند، پس تلاش‌های‌شان جوابی نخواهند داشت.

ترس از شکست مانع توانایی یادگیری می‌شود

تسلیم شدن بعد از شکست می‌تواند باعث احساس کمبود رضایت از خود، در شخص شود. هرباری که عقب می‌کشیم، این ایده که شکست بد است را تقویت می‌کنیم و  دیگر تلاشی نمی‌کنیم. بنابراین ترس از شکست مانع از توانایی ما در یادگیری می‌شود.

اگر از شکست بترسیم، از آن‌ها درس نمی‌گیریم و دیگر برای خواسته‌های‌مان تلاش نمی‌کنیم. پس مهم است که بدانیم چگونه با شکست‌های‌مان مواجه شویم.

باورهای اشتباه‌ ما از شکست، مانع از تلاش دوباره‌ ما می‌شود

مواجهه با شکست

توماس ادیسون یکی از معروف‌ترین مخترعان در تمام دوران بشریت است. او ۱۰۹۳ اختراع ثبت شده برای محصولات و سیستم‌های حمایت از این محصولات دارد. برخی از معروف‌ترین اختراعاتش شامل لامپ الکتریکی، تصاویر متحرک و فونوگرافی بود.

بر اساس یک بیوگرافی درباره توماس ادیسون در سال ۱۹۱۵ ، یک دستیار جوان یک بار اظهار نظر کرد که “شرم آور است که آن‌ها هفته‌ها بدون دیدن هیچ نتیجه‌ای کار کرده‌اند.” و ادیسون پاسخ داد: “نتایج! هیچ نتیجه‌ای؟ چرا، مرد، من نتایج زیادی به دست آورده‌ام! من چندین هزار چیز را می‌شناسم که کار نمی‌کنند.”

باورهای اشتباه در مورد شکست

وقتی بعد از یک بار شکست، دیگر تلاشی نکنیم یعنی باور اشتباه راجع به شکست را در خودمان تقویت کرده‌ایم. این باورها بر روی احساس، افکار و رفتارمان در مقابل شکست‌های‌مان تاثیر می‌گذارند. در اینجا برخی از مطالعات راجع به استقامت (تلاش) و شکست را آورده‌ایم.

تمرین و تلاش از استعداد ذاتی مهم‌تر است

تمرین و تلاش از استعداد ذاتی مهم‌تر است. اگر چه اغلب ما باور داریم که ما تنها با استعدادهای ذاتی به دنیا آمده‌ایم، اما بیشتر استعدادها را می‌توان از طریق تلاش و سخت‌کوشی پرورش داد.

تحقیقاتی نشان داده است که افراد بعد از ده سال تلاش روزانه می‌توانند در شطرنج، ورزش، موسیقی و هنرهای تجسمی از افراد با استعدادهای ذاتی در همان رشته‌ها پیشی بگیرند. یا پس از بیست سال تمرین تخصصی، بسیاری از افرادی که فاقد استعداد ذاتی بودند، توانسته‌اند دستاوردهای جهانی به دست آورند.

داشتن IQ بالا تضمین‌کننده‌ موفقیت نیست

شاخص Grit، به عنوان پشتکار و اشتیاق برای اهداف بلند مدت تعریف شده است و ثابت شده است که بیشتر از  IQ می‌تواند موفقیت را برای شخص پیش‌بینی کند. Grit نسبت به IQ مورد مهم‌تری برای موفقیت است.یعنی هر کسی با IQ بالا به سطح بالایی از موفقیت دست نمی‌یابد.

مواجهه با شکست؛ ربط شکست‌ها به ناتوانی باعث درماندگی می‌شود

ربط شکست‌ها به ناتوانایی‌های‌مان موجب درماندگی در ما می‌شود. اگر فکر می‌کنیم شکست ما ناشی از ناتوانایی ماست و در عین حال نمی‌توانیم توانایی‌های‌مان را بهبود بخشیم، دچار ناامیدی و درماندگی می‌شویم. بنابراین ربط شکست به ناتوانی اجازه نمی‌دهد با شکست‌های‌مان مواجه شویم.

اجازه ندهیم باورهای غلط درباره توانایی‌های‌مان ما را به عقب هل دهند. زمانی برای فکر کردن در مورد باورهای‌مان راجع به شکست بگذاریم.

به مسیر موفقیت خود به چشم یک ماراتن نگاه کنیم نه دوی سرعتی و به این نکته پی ببریم که شکست بخشی از این مسیر است که به ما کمک می‌کند تا یاد بگیریم و رشد کنیم.

تمرکز بر روی تلاش به جای نتیجه

تمرکزمان را بر روی تلاش‌های‌مان بگذاریم نه بر روی نتیجه. وقتی بر روی یک کار سخت تلاش می‌کنیم  تمرکزمان را بر روی این بگذاریم که از این چالش چه چیزهایی بدست آورده‌ایم.

یا می‌توانیم چیزی جدید یاد بگیریم؟ آیا می‌توانیم مهارت‌های خود را بهبود ببخشیم حتی اگر در ابتدا موفق نشویم؟ با فکر کردن درباره تجربه‌ای که می‌توانیم به دست آوریم، راحت‌تر قبول می‌کنیم که شکست بخشی از روند است.

اهمیت شناخت از خودمان در مواجهه با شکست

شناخت از خودمان در مواجهه با شکست، و نه لزوما عزت نفس بالا، ممکن است کلید دستیابی به توانایی کامل شما باشد. سخت‌گیری به خودمان باعث می‌شود این حس را داشته باشیم که به اندازه کافی خوب نیستیم و خیلی راحت‌گیری به خودمان باعث می‌شود مدام به دنبال توجیهی برای رفتارمان باشیم. خودشناسی تعادل به همراه می‌آورد.

این باعث می‌شود به شکست‌های‌مان مهربانانه و منطقی نگاه کنیم و درک کنیم که هرکسی از جمله خودمان، دارای نقص‌هایی است و شکست‌های یک فرد، ارزشی از او کم نمی‌کنند.

رویکرد دلسوزانه نسبت به ضعف‌های خود

مقابله با استرس

هنگامی که رویکردی دلسوزانه نسبت به ضعف‌های خود داریم، متوجه وجود فضا برای رشد و پیشرفت خود می‌شویم. ارزش خود را وابسته به دستاوردهای عالی و زیاد ندانیم چرا که باعث می‌شود از انجام ریسک‌هایی که ممکن است شکست بخوریم اجتناب کنیم.

مقابله با استرس؛ جایگزینی افکار غیرمنطقی با یادآوری‌های واقع گرایانه

افکار غیرمنطقی را با این یادآوری‌های واقع گرایانه جایگزین کنیم:

  • بخشی از سفر به موفقیت شامل تجربه شکست است.
  • ما توانایی اداره‌ مشکلات‌مان را داریم.
  • تجربه‌های منفی حامل نکات آموزشی بسیاری است.
  • با عزم جزم شده می‌توان بر مشکلات غلبه کرد.

بعد از مواجهه با شکست رو به جلو حرکت کنیم

ممکن است تلاش‌های‌مان در ابتدا موفق نشوند، زمانی را صرف ارزیابی آنچه اتفاق افتاده و اینکه چگونه می‌خواهیم این روند را ادامه دهیم کنیم. اگر در موردی که برای‌مان خیلی اهمیت ندارد پیروز نشدیم، ممکن است تصمیم بگیریم انرژی، زمان و سرمایه بیشتری صرف نکنیم.

امکان دارد نیاز داشته‌ باشیم با شکست‌های‌مان مواجه شویم تا بتوانیم رویای خود را به دست آوریم، باید دوباره تلاش کنیم. اما انجام دقیقا یک کار تکراری کمکی نمی‌کند. لازم است برنامه‌ای داشته باشیم که شانس موفقیت‌مان را افزایش دهد.

درست همانطور که باید از  اشتباهات‌مان درس بگیریم، از تکرار آن‌ها هم باید جلوگیری کنیم. وقتی‌ که از شکست ناراحت می‌شویم باید بتوانیم دفعه بعد بهتر عمل کنیم پس لازم است که مهارت‌های خود را بهبود ببخشیم. حتی در این مواقع ممکن است از مهارت‌ها و توانایی‌های‌مان قدردانی شود.

مواجهه با شکست؛ یک برگشت پرقدرت ما را قوی‌تر می‌کند

تداوم تلاش پس از شکست، قدرت ذهنی‌مان را در طول زمان افزایش می‌دهد، چرا که  شکست می‌تواند عملکرد ما را بهبود بخشد.

باور کنیم که همه چیز درست می‌شود، حتی اگر بارها و بارها شکست بخوریم، در نهایت صلح و رضایت زیادی در زندگی‌مان به وجود می‌آید. دیگر نگران این نیستیم که بهترین باشیم و فقط بزرگ‌ترین دستاوردها حال‌مان را خوب کند. در عوض مطمئن هستیم که با هر شکست، بهتر می‌شویم.

آسیب‌پذیری‌های خود در مواجهه با شکست‌های‌مان شناسایی کنیم

مونا چهره‌ای موفق، فعال و‌ شناخته‌ شده است. به عنوان یک هنرمند، اتفاقات رنگارنگ زندگی -از کامیابی‌ها گرفته تا ناکامی‌ها- برایش فرصتی بوده‌اند تا به ترانه‌هایش رنگ‌وبویی تازه ببخشند. اشتباهات و ناملایمت‌های زندگی را بیشتر منبع الهامی شاعرانه می‌بیند که به او کمک می‌کنند تا خودش و جهان اجتماعی دوروبرش را بهتر بشناسد.

گاهی مردم با این موضوع که در بخش‌هایی از زندگی‌شان شکست بخورند مشکلی ندارند اما در بعضی از بخش‌ها نه. شاید شخصی به اینکه در عقد قراردادهای فروشش شکست بخورد عادت کرده است اما اگر در انتخابات شورای شهر قبول نشود بسیار ناراحت شود.

آن بخش‌هایی از زندگی‌مان که در صورت شکست، ممکن است دیگر تلاشی نکنیم و تسلیم شویم را پیدا کنیم. بر رویشان تمرکز کنیم و سعی کنیم از شکست‌های‌مان در آن زمینه درس بگیریم.

اگر عادت نداشته باشیم به اینکه بعد از شکست‌ها باز هم تلاش کنیم، مطمئنا در ابتدا رودرو شدن با این ترس برای‌مان سخت خواهد بود. شاید برخی احساسات و افکار مانع از این شوند که برای تلاشی دوباره اقدامی کنیم، اما با تمرین کردن درک می‌کنیم که شکست‌ها چه بخش مهمی از موفقیت‌های ما را شکل می‌دهند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.