ما باید پنج برابر مردان خودمان را اثبات کنیم!
نغمه ثمینی میگوید: «ما باید پنج برابر مردان خودمان را اثبات کنیم. پس باید پنج برابر کار کنیم، کتاب بخوانیم، زحمت بکشیم، درس یاد بگیریم و درگیر حاشیهها نباشیم. چون ما باید اعتمادی را جلب کنیم که بسیار سخت به دست میآید.»
این جملات نغمه ثمینی، یکی از موفقترین نمایشنامهنویسان ایرانی است که نشان میدهد پشت این موفقیت پشتکاری خوابیده است. اما کدام موفقیت؟ نگاهی با هم بیندازیم.
زنان الهامبخش؛ روایتگر جهانی نامهربان با زنان
نغمه ثمینی متولد ۱۳۵۲، فیلمنامهنویس، نمایشنامهنویس، نویسنده، منتقد سینمایی، روزنامهنگار و عضو هیئت علمی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران، جزو زنان موفق ایرانی است. او تا امروز حدود ۲۰ کتاب را به چاپ رسانده. همینطور او ۱۰ فیلمنامه و ۱۵ نمایشنامه چاپ کرده و سالهاست به تدریس نمایشنامه و فیلمنامهنویسی هم مشغول است. او در آثار خود به زنان اهمیت ویژهای میدهد.
احتمالا با شخصیتهای زن او آشنا هستید. یکی از معروفترینهایش که در بین سریالهای خانگی محبوب شد سریال شهرزاد است. فیلمنامههای سه زن و خونبازی نیز که هر سه روایتهایی با محوریت شخصیت زن داشتند، هر کدام در زمان خودشان با استقبال بینظیری از طرف مخاطبان مواجه شدند و جوایزی را از آن خود کردند.
محدود نشدن در تجربه زیسته شخصی
ظاهرا ثمینی علیرغم بسیاری از زنان خان اول یعنی جلب موافقت خانواده را برای زندگی طبق علایقش را راحت توانسته رد کند و از آن به عنوان «شانس» یاد میکند. در جایی میگوید که یک بار از پدرش پرسیده که آیا دوست نداشته که او یک مهندس بشود؟ و پدرش در جواب به او میگوید: «نه! مگه من دیوونهام؟ معلومه که نه، معلومه که نه، برو کِیف کن، لذت ببر از یه جهانی که انتهایی نداره!»
اگر چه او قدردان خانوادهای است که با علایق دخترش نه تنها مشکلی نداشت بلکه آن را نیز تشویق میکرد، به عنوان یک نویسنده دنیای زنان را از دوربین محدود تجربه زیسته خودش نگاه نکرد.
موضوع بخشی از موفقترین نوشتههای محدودیتهای زنان در خانواده سنتی است. مثال شاخص این نگاه او در فیلمنامه سه زن بروز پیدا کرد که روایت جنگ زنان با استعداد و با محدودیتهای فرهنگی بود.
کلیشهزدایی جنسیتی، بخش ناگزیر مسیر موفقیت
او تعریف میکند وقتی که جوان بوده اوایل دهه هفتاد، هنگام نقد و بررسی نمایشنامهاش، استادی به او گفته: « من تبریک میگویم که یک زن نمایشنامهنویس به عرصه آمده است و شما آمدی تا درباره زنان بنویسی و شما میتوانی درباره زنان بنویسی.»
ثمینی ادامه میدهد همانجا اعتراض کرده است. و به آن استاد گفته: «نه! اشتباه نکنید. من نمیخواهم نمایشنامهنویسی باشم که فقط با زنان رقابت میکند. بلکه میخواهم با همه رقابت کنم. من میخواهم یک نمایشنامهنویس ایرانی باشم، نه یک نمایشنامهنویس زن ایرانی.»
نغمه ثمینی در مصاحبه خودش به نقش فرهنگ و کلیشههای جنسیتی اینگونه اشاره میکند: «باید از پایه و اساس و با حوصله و صبر گام به گام برویم. بخش مهمی از این تغییر فرهنگ باحوصله عبارت است از: «کلیشهزدایی جنسیتی».
نغمه ثمینی از اهمیت گفت و گو، در اصلاح فرهنگ تبعیض میگوید
موضوع سخترانی تد ثمینی هم انقطاع نسلها بود. در همین سخنرانی او به اهمیت گفت و گو اشاره کرده بود، اینکه ما برای گذر از مشکلاتمان به گفت و گو نیاز داریم.
اینکه اگر داستانها در زندگی ما مهم و تاثیرگذار هستند دلیلش این است که بهواسطه آنها میتوانیم با یکدیگر گفت و گو کنیم تا مشکلاتمان را حل کنیم. و اینکه گفت و گو “ذهن و جان رو آزاد “میکند.
او در مصاحبه دیگری با همشهری آنلاین گفته: «ایران سرزمین بسیار متضادی است. از یک طرف، گروهی در طبقه متوسط اهل گفتگو، پیش بردن بحث و مخالفت هستند، تحمل شنیدن انتقاد را دارند و میتوانند نقد خود را صریحا مطرح کنند. از طرف دیگر با گروهی دیگر از این اجتماع رو برو میشویم که سخت متعصب است و میخواهد باورهای خود را به دیگران حقنه کند. این سوال هست که این دو گروه چگونه در کنار هم قرار گرفتهاند و چه دشوار است همنشینی این دو ولی نهایتش این است که اینها هم باید با یکدیگر گفتگو کنند، به جای اینکه یک طرف دینامیت بگذارد و طرف مقابل را روی هوا بفرستد. راه دیگری جز گفتگو نداریم.»
نغمه ثمینی: جنگندگی، روحیهای ضروری برای درخشیدن
نغمه ثمینی اعتقاد دارد، ما پاداش تلاش و پشتکارمان را میگیریم، چرا که در زندگی همه دورهها و فراز و نشیبهای متفاوتی وجود دارد. باید ادامه بدهیم، بجنگیم و نتایج درخشان را بهدست آوریم. ممکن است ما را نادیده بگیرند به ما زخم زبان بزنند، اما در نهایت مزد تلاشهایمان را میگیریم. همانطور که سعدی میگوید: بنشینم و صبر پیشه گیرم، دنباله کار خویش گیرم.
او اشاره میکند در مسیر پر پیچ و خم موفقیت تحقیرها شده است و انگهای زیادی به او زدهاند، اما دست از تلاش برای هدفش برنداشته.
در هر سنی، همان که هستی را ثبت کن!
ثمینی در مصاحبهای ویدیویی میگوید برای طی کردن مسیر در زندگی شغلی، به خصوص حرفه نویسندگی باید “پوست کلفت بود” و از تلاش دست برنداشت. میتوان این اعتقاد را در دوران دانشجویی ثمینی جست و جو کرد. او در جایی میگوید: وقتی با این سوال که «من که هستم» پیش زندهیاد اکبر رادی رفتم گفت: «مهم نیست، برو بیست و دو سالگی خودت را ثبت کن.» او تعریف میکند:« این رویکرد تشویقی زندگیام را تغییر داد.»
به مرور نقدنویسیهای او در مجله فیلم و زنان مورد توجه قرار گرفت. در ادامه نمایشنامههای بهیادماندنی چون شکلک، خانه، افسون معبد سوخته، خواب در فنجان خالی و دهها نمایشنامه دیگر از او منتشر شد تا کم کم در رسانه پر مخاطبتری مثل سینما هم حضورش جدی شود. او اما امروز میتواند الهام بخش بسیاری از زنان ایرانی باشد.
نغمه ثمینی؛ جرقه نور، در دل ویرانی
شاید سرسختی شخصیتهای زن او هم از همین سرسختی نویسندهاش رنگ گرفته باشند. آنجایی که دیالوگ میشوند از زبان شخصیتها. جایی که شخصیت شهرزاد میگوید: «گاهی آدم تو جنگ با خودش، باید اونقد پیش بره که یه ویرونه بسازه از وجودش!
اون وقت، از دل اون ویرونه یه نوری، یه امیدی، یه جراتی، جرقه میزنه!»