سندروم احساس گناه بازمانده

سندروم احساس گناه بازمانده چیست؟

احساس گناه بازمانده (Survivor’s guilt) نوعی از احساس گناه است که درصورت مشاهده مرگ افراد، در حادثه‌ای که خودمان هم در آن حضور داشته‌ایم ممکن است اتفاق بیافتد. از اینکه چرا ما زنده مانده‌ایم، درحالی‌که بقیه جان خود را از دست داده‌اند. گاهی هم ممکن است از اینکه نتوانسته‌ایم برای دیگران کاری انجام دهیم تا نجات پیدا کنند، این احساس را تجربه کنیم.

اصطلاح سندروم احساس گناه بازمانده، اولین بار در مورد حال روحی بازماندگان هولوکاست استفاده شد. اما پس از آن در مورد وضعیت احساسی بازماندگان هر واقعه خطرناکی مثل تصادفات رانندگی، جنگ‌ها و بلایای طبیعی که در آن عده‌ای جان خود را از دست می‌دهند نیز به کار برده شد.

احساس گناه بازمانده در کسانی که از بیماری‌های حاد فیزیکی جان سالم به در برده‌اند نیز رایج است؛ مثلا بسیاری از  کسانی که با وجود ابتلا به ایدز زنده مانده‌اند می‌گویند نسبت به دوستان یا خانواده خود که بر اثر این بیماری فوت کرده‌اند احساس گناه می‌کنند. مثال نزدیک‌تر اپیدمی کرونا است که در بسیاری از خانواده‌ها منجر به فوت عضو یا اعضایی از خانواده شد، در حالی که بقیه بهبود پیدا کردند.

هر نوع خشونت و آسیبی که ما جزوی از آن بوده‌ایم، اما فکر می‌کنیم کم‌تر آسیب دیده‌ایم، شامل این وضعیت می‌شود.

این حس، می‌تواند یکی از تجربه‌های آشنای این روزهای‌مان، در سوگواری جمعی هم باشد.

آیا احساس گناه بازمانده یک اختلال است؟

احساس گناه بازمانده می‌تواند یکی از علائم اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) باشد که با احساسات تحریف شده گناه و افکار منفی در مورد خود شناسایی می‌شود. البته افراد می‌توانند بدون داشتن PTSD احساس گناه بازمانده را تجربه کنند. همچنین ممکن است شخصی دچار  PTSD شود اما احساس گناه بازمانده را تجربه نکند.

علائم

میزان و شدت حس گناه بین افراد متفاوت است و ممکن است شامل علائم روانی باشد یا فیزیکی. به طور کلی این علائم اغلب شبیه علائم PTSD است.

شایع ترین علائم روانی عبارتند از:

علائم فیزیکی رایج می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

احساس گناه بازمانده

بعد از یک تروما، افراد ممکن است احساس پشیمانی نیز داشته باشند. اگر دچار احساس گناه بازمانده شده باشیم،  ممکن است در مورد وقایعی که رخ داده‌اند نشخوار فکری کنیم؛ به  کارهایی فکر کنیم که شاید می‌توانستیم برای تغییر سناریوی دردناکی که رخ داده، انجام دهیم.

این مرور وقایع  احساس گناه را تشدید می‌کند؛ به خصوص اگر فکر کنیم که بی‌عملی ما نسبت به موقعیت، باعث بدتر شدن عواقب شده است.

دلیل این نشخوار فکری این است که ناخودآگاه در مورد نقش و توانایی خودمان در جهت‌دهی به اتفاقات اغراق می‌کنیم. فکر می‌کنیم باید قدرت پیش‌بینی می‌داشتیم و اگر پیش‌بینی می‌کردیم می‌توانستیم جلوی فاجعه را بگیریم.

دلایل بروز احساس گناه بازمانده

احساس گناه بازمانده بیشتر در افرادی رخ می‌دهد که قبلا نوعی تروما را تجربه کرده‌اند. البته نمی‌شود گفت تمام کسانی که احساس گناه بازمانده را تجربه می‌کنند قطعا تروما داشته‌اند.

کسانی که به کنترل خود روی وقایع زندگی باور دارند، احتمال خودسرزنشی بیشتری دارند؛ در واقع بعضی از افراد به طور کلی این بینش را دارند که منشا اتفاقات از درون آن‌ها نشات می‌گیرد تا دنیای بیرون. این تفکر اگرچه در بسیاری از موقعیت‌ها برای عزت نفس خوب است، اما زمانی که فرد برای رویدادهای خارج از کنترل خود، خودش را سرزنش کند می‌تواند ویرانگر باشد.

عوامل دیگری که ممکن است احتمال احساس گناه بازماندگان را افزایش دهد عبارتند از:

  • تاریخچه تروما: برخی تحقیقات نشان داده‌اند که تجربه تروما در دوران کودکی، می‌تواند احتمال احساس گناه و اضطراب را بعد از رویدادهای تروماتیک افزایش دهد.
  • سابقه افسردگی: افرادی که زمینه افسردگی داشته باشند نیز، احتمال دچار شدنشان به احساس گناه بازمانده بیشتر است.
  • عزت نفس پایین: افراد با عزت‌نفس پایین ممکن است ارزش کمتری برای زندگی خودشان قائل شوند تا کسانی که از دست رفته‌اند. ممکن است مدام از خود بپرسند، لیاقت این شانس را داشته‌اند که جان سالم به در ببرند؟
  • فقدان حمایت اجتماعی: افرادی که شبکه محکمی از حمایت اجتماعی ندارند، بیشتر احتمال دارد که احساس گناه بازمانده را تجربه کنند.
  • مهارت‌های مقابله‌ای ضعیف: اگر افراد دارای سبک‌های اجتنابی مقابله با استرس باشند، بیشتر مستعد ابتلا به PTSD هستند. در نتیجه احتمال ابتلا به سندروم احساس گناه بازمانده هم در آن‌ها بیشتر است.

درمان‌ احساس گناه بازمانده

در صورتی که علایم احساس گناه بازمانده را در خودمان پیدا کنیم، یافتن راه درمان خیلی مهم است. این احساس نه تنها می‌تواند آرامش ذهنی و کیفیت زندگی ما را کاهش دهد، بلکه می‌تواند خطرناک باشد.به خصوص اگر سایر علائم PTSD نیز وجود داشته باشد.

برای مثال محققان دریافته‌اند جانبازانی که افکار خودکشی داشته‌اند، احساس گناه مرتبط با تروماهای جنگ نیز بین‌شان شایع بوده است.

درمان شناختی رفتاری (CBT) یکی از رویکردهایی است که می‌تواند موثر باشد. از طریق این روش درمانی، مراجعان به کمک یک درمانگر، افکار منفی‌ که منجر به احساس گناه در آن‌ها می‌شود را کشف می‌کنند. بررسی افکار غیرواقعی و جایگزینی آن‌ها با افکار واقعی‌تر، می‌تواند به کاهش احساس گناه و خودسرزنشی کمک کند.

سایر اشکال روان‌درمانی مثل گروه درمانی و دارو‌درمانی نیز، می‌تواند در درمان علائم احساس گناه بازمانده مفید باشد.

مقابله آگاهانه با احساس گناه بازمانده

ترومای جمعی

اگر بعد از یک رویداد فاجعه‌بار احساس گناه می‌کنیم، کارهایی وجود دارد که می توانیم برای مدیریت این احساس انجام دهیم.

برخی از استراتژ‌ی‌های خودیاری که ممکن است برای ما موثر باشد:

  • به خودمان اجازه غصه خوردن بدهیم؛ مهم است که به خودمان اجازه سوگواری بدهیم. پس زمان بدهیم و بگذاریم اندوه طبیعی واقعه دوره خود را طی کند.
  • کاری مثبت انجام بدهیم؛ چه برای خودمان باشد چه برای دیگران. احساسات تلخ را به سمت ایجاد تغییری در جهان هدایت کنیم. گاهی اوقات انجام کارهای ساده برای شخص دیگری می‌تواند به کاهش احساس گناه کمک کند.
  • روی عوامل بیرونی که منجر به یک رویداد شده است تمرکز کنیم. تغییر تمرکز بر روی متغیرهای بیرونی که موقعیت را ایجاد کرده‌اند، می‌تواند به ما کمک کند تا سرزنش خود را که منجر به احساس گناه می‌شود کنار بگذاریم.
  • بخشش خود را تمرین کنیم. حتی اگر اعمال ما منجر به آسیب رساندن به شخص دیگری شده باشد، یادگیری اینکه چگونه خود را ببخشیم می‌تواند به ما کمک کند تا در زندگی رو به جلو حرکت کنیم و در یک اتفاق نمانیم.
  • به یاد داشته باشیم که این احساسات رایج هستند. تجربه احساس گناه به این معنی نیست که ما واقعا مقصر هستیم. سوگواری، ترس، اضطراب، اندوه و بله!  احساس گناه، واکنش‌هایی کاملاً طبیعی پس از یک تراژدی هستند. اشکالی ندارد که از شانس خود شکرگزار باشیم و در عین حال برای سرنوشت دیگری سوگوار.
  • اگر علائم ما شدید است یا احساس گناه در توانایی‌ و عملکرد ما در زندگی روزمره اختلال ایجاد کرده، حتما با یک متخصص سلامت روان صحبت کنیم.

سخنی از سلامتپاد

احساس گناه بازمانده ممکن است خیلی شدید باشد، اما غیر طبیعی  نیست؛ به خصوص در زمانه سوگواری‌های جمعی، این احساس فراگیرتر است.

 اگر ما از یک رویداد آسیب‌زا یا دشوار زندگی جان سالم به در برده باشیم و دیگری یا دیگرانی نه، احتمال اینکه احساس گناه داشته باشیم زیاد است. مهم است که بدانیم کنترل این حس به تنهایی سخت است و بهتر است حس خود را بپذیریم و کمک بگیریم. درمان مناسب می‌تواند به ما کمک کند تا احساس گناه بیش از حد یا شدید را برطرف کنیم.

برای نوشتن این مقاله از منبع زیر بهره گرفته‌ایم:

www.verywellmind.com

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.