ذهن خردمند و ذهن هیجانی

چگونه بر اساس ذهن خردمند تصمیم‌گیری کنیم؟

ذهن خردمند یعنی چه؟ تقابل بین منطق و احساس کشمکش درونی خیلی از ماست؛ ممکن است فکر کنیم برای تمام موقعیت‌های زندگی لازم است فقط با یکی از این‌ها تصمیم بگیریم و حد وسطی وجود ندارد.

استفاده از ذهن خردمند پایان این کشمکش است. چرا که فضای مشترکی بین منطق و احساس در ذهن است تا بهترین نتیجه را در لحظه به ما می‌دهد. تصمیماتی که معنی واقعی کلمه خردمندانه است.

در واقع می‌شود گفت ذهن خردمند، قابلیتی از ذهن ما است که توانایی تصمیم‌گیری‌های درست و معقولانه را در زندگی به ما می‌دهد. تصمیماتی که هم هیجان و هم منطق در آن لحاظ شده است.

همه ما این قابلیت ذهنی را داریم، اما ممکن است تا امروز آن طور که باید فعالش نکرده باشیم. چون ممکن است زیر انبوهی از افکار منفی و احساسات ناخوشایند پنهان شده باشد.

شاید کلمه شهود به گوش‌مان خورده باشد. استفاده از ذهن خردمند منجر به تصمیمات شهودی می‌شود. گاهی حقیقت موضوعی را می‌فهمیم بدون اینکه بتوانیم بیان کنیم چه منطقی یا حسی پشت آن است. لحظه‌هایی که در یک «آن» اصطلاحا دوزاری‌مان در مورد چیزی می‌افتد و می‌گوییم:«آهان!»

خبر خوب این است که بخش منطقی و بخش هیجانی ذهن را می‌توان با هم توسعه داد تا با تمرین ذهن‌آگاهی به یک ذهن خردمند تبدیل شود.

حالا  از کجا بفهمیم چه زمان‌هایی داریم به صدای ذهن خردمندمان گوش می‌دهیم؟ چطور می‌شود به آن دسترسی پیدا کرد؟ اصلا چطور باید از آن استفاده  کنیم؟

ذهن خردمند و شهود

ذهن خردمند یک مفهوم در رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) است؛ یعنی می‌توانیم این استعداد را از طریق تغییرات شناختی-رفتاری شکوفا کنیم.

این روش به ما می‌گوید با انجام رفتارهایی خاص و پیروی از الگوهایی مشخص می‌توانیم  راه را برای درک آنی موضوعات، بدون استفاده از  تحلیل و منطق باز  کنیم. این توانایی به عنوان «شهود» شناخته می‌شود. یعنی در لحظه تصمیمی می‌گیریم یا از حقیقتی مطمئن هستیم که ضرورتا  همان لحظه منطقش نمی‌دانیم، اما یقین داریم که درست است.

با این حال، خیلی از ما در استفاده از شهودمان موفق نیستیم  و این باعث می‌شود هیچ وقت این قدرت جادویی را در خود کشف نکنیم.

 برای درک بهتر این مفهوم، لازم است که با  سایر حالات ذهنی نیز آشنا شویم. در واقع مغز ما از سه بخش تشکیل شده است: ذهن منطقی، ذهن هیجانی و ذهن خردمند.

ذهن منطقی

ذهن منطقی یا معقول ما، مسئول تصمیم‌گیری‌هایی است که عقلانیت مغز را در برمی‌گیرد. کارکرد این بخش برای یادگیری مهارت‌های جدید بسیار مهم است.  مثلا یادگیری یک دوره جدید، کار کردن در یک شغل یا صرفاً نوشتن چیزی به ذهن منطقی ما نیاز دارد. در واقع هر فعالیتی که احتیاج به تحلیل و استنتاج داشته باشد.

ذهن هیجانی

همانطور که از نامش پیداست ذهن هیجانی برای تصمیم‌گیری بر اساس احساسات لازم است. وقت‌هایی که ذهن منطقی ما  به هر دلیلی ضعیف یا آسیب‌دیده باشد، از ذهن هیجانی بیشتر برای تصمیمات استفاده می‌کنیم.

اگرچه فعالیت ذهن منطقی برای داشتن یک زندگی سالم حیاتی است، اما ذهن هیجانی هم برای جنبه‌های خاصی از زندگی ضروری است. به عنوان مثال عشق مادری، از ذهن هیجانی می‌آید که می‌تواند منجر شود او تا آخرین نفس برای امنیت فرزندش بجنگد. اما احساسات منفی، مثل خشم، غم و اندوه هم از ذهن هیجانی نشات می‌گیرند.

ذهن  خردمند

ذهن خردمند کجاست؟ این بخش آن فضایی از  ذهن است که در آن سطح هیجانی و سطح منطقی با هم همپوشانی پیدا می‌کنند. این همپوشانی تعادلی بین دو حالت ذهنی دیگر ایجاد می‌کند. فضای مشترک بین این دو، همان ذهن خردمند است.  با گسترش ذهن خردمند است که می‌توانی شهودی عمل کنیم.

با یادگیری مهارت‌های خوب DBT، می‌توانیم یک حالت ذهنی آرام ایجاد کنیم که قابلیت گسترش فضای مشترک بین سطح هیجانی و سطح منطقی را به ما می‌دهد.

ذهن خردمند از قدرت شهود برای دیدن تصویر کلی (‌Big picture) از وضعیت استفاده می‌کند. توانایی دیدن تصویر کلی باعث می‌شود منشا دقیق احساسات را پیدا کرده و خود به خود بداند چطور موقعیت‌هایی مثل پریشانی، غمگینی، اضطراب، حتی افسردگی را مدیریت کند.

معمولاً  لحظه‌ای که می‌گوییم: «آهان!»، همان لحظه‌ی درک یک موضوع با ذهن خردمند است. تنها کاری که برای یافتن آن باید انجام دهیم این است که به تنفس خود توجه کنیم، ذهن خود را آرام کنیم و شهودمان را پیدا کنیم.

ویژگی‌های ذهن خردمند:

  • نه کاملا منطقی است، نه کاملا هیجانی؛ بلکه ترکیبی از این دو است.
  • از جنس «درک» و «آگاهی» است.
  • آرام است و از فضای سلامت روان تغذیه می‌کند.
  • این ذهن بر لحظه حال تمرکز  کرده و با آن زندگی می‌کند؛ ذهن خردمند بر آنچه در اطراف‌مان در حال اتفاق افتادن است تمرکز می‌کند.
  • بهترین تصمیم‌ها را به ما می‌دهد، زیرا این قسمت از ذهن جامع است و برآوردی از تمام قابلیت‌های فکری‌.
  • به ما حس کنترل و تعادل درونی می‌دهد. یک گوشه خلوت و مقدس از ذهن که انعطاف‌پذیر و سازگار است. این بخش فقط به دنبال بهبود «کلی» زندگی است.
ذهن خردمند

مثال‌هایی از ذهن خردمند

مثلاً با رئیس خود دعوای لفظی داشته‌ایم که باعث استرس ما شده. از یک طرف ذهن عاطفی می‌گوید که واکنش نشان داده و عصبانیت خود را نشان دهیم، از طرف دیگر ذهن منطقی به ما می‌گوید که یا او را نادیده بگیریم یا برگه استعفای خود را روی میز بگذاریم. اما، اگر از ذهن خردمند خود استفاده کنیم، ممکن است ما را به سمت مذاکره درباره شرایط هدایت کند.

ذهن خردمند راه‌حل‌های عملی‌ را ارائه می‌دهد که به نفع هر دو طرف است. بدون اینکه به منافع هیچ یک لطمه‌ای وارد شود. ذهن هیجانی در زمان احساسات شدید باعث تصمیمات اشتباه می‌شود. ذهن منطقی هم زیادی بر اطلاعات واقعی تاکید می‌کند. اما ذهن خردمند به ما کمک می‌کند تا راه‎ ارتباط متقابل با رئیس خود را پیدا کنیم؛ این قابلیت به ما اجازه می‌دهد چشم‌اندازهای جدیدی پیدا کنیم، چون از صلح و آرامش می‌آید.

جدول تمرین

جدول تمرین پرورش ذهن خردمند یک فرم یا فهرستی است که برای دسترسی به ذهن خردمند توسط خودمان پر می‌شود.

این جدول تمرین را می‌توانید به صورت رایگان از اینجا (لینک به بوکلت) دانلود کنید؛ از آنجایی که این جدول تمرین‌ها  بر اساس اصول DBT  طراحی شده‌اند، به درک چگونگی عملکرد سه حالت ذهنی و تأثیر آن‌ها بر تفکر، احساسات و اعمال کمک می‌کنند.

از اینجا می‌توانید به جدول تمرین ذهن خردمند و کتابچه‌های دیگری در مورد مهارت‌های  DBT   دسترسی داشته باشید.

ذهن خردمند و مدیتیشن هدایت شده

زندگی پرشتاب به ما اجازه نمی‌دهد که تصمیمات خردمندانه بگیریم؛ به همین دلیل بیشتر کارهای روزمره ما  براساس واکنش‌هایی است که تعادل هیجانی و منطقی کافی ندارند. تمرین مدیتیشن هدایت‌شده و  ذهن آگاهی می‌تواند به ما کمک کند تا با ذهن خود ارتباط برقرار کنیم و تصمیمات درست بگیریم.

اگر بتوانیم با تمرین مایندفولنس ارتباط خود را با هرج و مرج دنیای بیرون را قطع کنیم، شانس بیشتری برای درک هدف‌های خود و عمل کردن بر اساس آن‌ها خواهیم داشت.

از آنجایی که ذهن خردمند ما شهودی و آگاه است، به عنوان یک اتصال درونی عمل می‌کند که از صلح، تعادل و هارمونی می‌آید. همیشه حقیقت را می‌گوید و به ما کمک می‌کند که به موضوعات «پاسخ» دهیم نه «واکنش».

دیالکتیک و ذهن خردمند

مدیتیشن، مایندفول بودن یا ذهن‌آگاه بودن را آموزش می‌دهد تا از محیط اطراف خود آگاه شویم. این مهارت استرس، عدم تعادل عاطفی مانند ترس بیش از حد، طغیان خشم، ناامیدی، رنجش و غیره را کاهش می‌دهد.

هرچه بیشتر ذهن آگاهی را از طریق مشاهده، آگاهی و شهود تمرین کنیم، دسترسی به ذهن فعال آسان‌تر خواهد بود. ذهن خردمند ما همیشه با ماست اما در آشفتگی عاطفی و افکار مزاحم گم می‌شود.

ذهن آشفته به دنبال وضوح است اما به سختی ذهن خردمند را فرا می‌خواند. مراقبه هدایت شده به ما کمک می‌کند تا حقیقت را همانطور که هست درک کنیم و بپذیریم.

 به ما آموزش داده می‌شود که بدون قضاوت افکار خود را مشاهده کنیم و احساسات خود را تجزیه و تحلیل کنیم تا به یک تصمیم منطقی برسیم.

به هر حال، این به ما بستگی دارد که چگونه اجازه دهیم افکارمان بر زندگی ما تأثیر بگذارد.

چگونه مدیتیشن هدایت شده می‌تواند به رشد ذهن خردمند کمک کند

به موقعیتی فکر کنیم که در آن به شدت عصبانی شده‌ایم. تکنیک‌های مدیتیشن هدایت‌شده می‌تواند به ما کمک کند تا افکار مرتبط با خشم را مشاهده کنیم. در صورت وجود، باید احساسات فیزیکی خود را به دقت زیر نظر داشته باشیم و احساسات را نیز توصیف کنیم.

 این بدان معنی است که ما فعالانه با آگاهی بیشتری با فکر درگیر می‌شویم بدون قضاوت و واکنش. با مشاهده افکار خود، متوجه خواهیم شد که اکثر آنها بر اساس یک برانگیختگی عاطفی فوری و بدون دلیل و منطق کافی هستند.

مدیتیشن هدایت شده به ذهن ما نفوذ می‌کند و می‌توانیم در مورد مسیر عملی که باید اتخاذ کنیم تصمیم بگیریم؛ اینطوری ما بهترین تصمیمات را از  جایی در درون‌مان می‌گیریم که منشا  شادی و حس خوشبختی است.

چگونه ذهن خردمند خود را پیدا کنیم؟

برای فراخواندن این توانایی، باید ذهن خود را  آرام نگه داریم، در لحظه حال زندگی کنیم و یک آیین روزانه از برخی از شیوه‌های CBT را دنبال کنیم تا زمانی که یاد بگیریم که بدون زحمت از ذهن خردمند خود استفاده کنیم.

پیشنهادات عملی برای دسترسی  به ذهن خردمند:

به جای فرار از افکارمان، آن‌ها  را آنطور که هستند مشاهده کنیم و بپذیریم. افکار خود را بدون تفسیر یا قضاوت توصیف کنیم. از کلمات محبت‌آمیز برای صحبت با خود و دیگران استفاده کنیم و همدل باشیم. توجه خود را در لحظه حال متمرکز کنیم. به گذشته یا آینده فکر نکنیم. آنچه را که درست است انجام دهیم بدون اینکه اجازه بدهیم احساسات جلوی‌مان را بگیرند. برای افزایش هوش هیجانی خود مدیتیشن کنیم. تا جایی که می‌توانیم ذهن‌آگاه باشیم. ایده‌های بالا را تا زمانی که یاد بگیریم به طور طبیعی از ذهن خردمند خود استفاده کنیم، تمرین کنیم.

سخنی از سلامتپاد

مغز ما قدرتمند است و  می‌توانیم کارهای خارق‌العاده‌ای با آن انجام دهیم، تنها در صورتی که بدانیم چگونه از ذهن  خردمند خود به خوبی استفاده کنیم.

با اعمالی که در بالا ذکر شد و استفاده از کتابچه تمرین ذهن خردمند، می‌توانیم به جادویی که در درون ما زندگی می‌کند دسترسی پیدا کنیم. دنیایی درونی که می‌تواند تمام شادی و فراوانی جهان را برای ما به ارمغان بیاورد؛  بعد از هوشیار کردن ذهن خردمند با تمرین‌ها، دیگر تنها کاری که باید انجام دهیم این است که نفس عمیق بکشیم، چشمان خود را ببندیم و به ذهن خردمند خود تلنگر بزنیم.

برای تالیف این محتوا از منابع زیر بهره برده‌ایم:

  1. https://thepleasantmind.com/wise-mind
  2. https://www.mindfulnessmuse.com/dialectical-behavior-therapy/what-is-wise-mind
  3. https://gatewelltherapycenter.com/۲۰۲۰/۰۹/۱۷/wise-mind/
  4. https://dialecticalbehaviortherapy.com/mindfulness/wise-mind/

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.