فرسودگی شغلی (Burn out)؛ وقتی ذهن و جسم فرمان ایست می‌دهد

Share on facebook
Share on twitter
Share on linkedin
Share on whatsapp

ذهن و جسم ما برای کار کردن با فشار و استرس زیاد، توانایی محدودی دارد؛ Burn out  که به آن فرسودگی شغلی هم می‌گویند حالتی از فرسودگی عاطفی، جسمی و ذهنی است که بر اثر استرس زیاد و مداوم در ما  ایجاد می‌شود.  

اگرچه اصطلاح  Burn out  برای زندگی شغلی متداول است، اما به عهده داشتن هر نوع مسئولیت سنگینی که مداوم و اضطراب آور باشد، می‌تواند منجربه این حالت شود. ربطی به سن و سال هم ندارد. از طرفی  این وضعیت نه تنها به لحاظ جسمی و روانی علایم خود را نشان می‌دهد،  بلکه از لحاظ هویتی هم فرد را دچار بحران می‌کند. یک نوع حس پوچی به همراه حس از داست دادن هویت فردی. پس سلامت ذهن را هم تهدید می‌کند.

در این مقاله با همان مصداق زندگی شغلی پیش می‌رویم. آگاهی به این موضوع یکی از ضرورت‌های خودمراقبتی است. اینکه حواسمان باشد به دست خودمان سلامت ذهنی و روانی خودمان را به خطر نیندازیم.

فرسودگی شغلی چطور  رخ می‌دهد؟

چه زمانی می‌شود گفت دچار فرسوگی شغلی شده‌ایم؟ وقتی به مدت طولانی احساس می‌کنیم تحت فشار هستیم، از نظر عاطفی بی‌انگیزه شده‌ایم و نمی‌توانیم به خواسته‌های دائمی دیگران یا مدیرانمان پاسخ درستی بدهیم. با تدوام و امتداد استرس‌مان، شروع به از دست دادن همان علاقه و انگیزه‌ای می‌کنیم که قبلا باعث شد نقش خاصی را به عهده بگیریم. یعنی این حالت باعث می‌شود همدلی‌مان را هم با تیم از دست بدهیم.

فرسودگی شغلی نه تنها بهره‌وری ما را کاهش می‌دهد، بلکه باعث می‌شود که به طور فزاینده ای احساس درماندگی، ناامیدی، بدبینی و رنجش کنیم. در نهایت، ممکن است احساس کنیم که دیگر چیزی برای  از دست دادن نداریم و طبعات کاهش بهره‌وری هم برایمان مهم نباشد. تعارض کار- خانواده یکی از عواملی است که به فرسودگی شغلی دامن می‌زند.

نشانه‌های Burn out چیست؟

کار بدون دستمزد

چرا باید Burn out را بشناسیم و حواس‌مان به علایمش باشد؟ چون هرچقدر بیشتر در آن فرو بریم، بازیابی خودمان سخت‌تر می‌شود؛ از طرفی فرسودگی یک شبه اتفاق نمی‌افتد. یک فرآیند تدریجی است. اگر حس کردید هر یک از علایم آن در شما در حال بروز است، خودآگاهی کمک می‌کند به داد خودتان برسید و خودتان را از این چرخه آسیب‌زا خارج کنید. اما این علایم چیست؟ می‌توانیم سه عرصه بروز برای فرسودگی شغلی قائل باشیم.

۱-علائم فیزیکی

علائمی چون سردرد‌های مکرر، تغییر در اشتها، احساس خستگی مداوم و کاهش سطح ایمنی بدن می‌تواند بروز  فیزیکی burn out  باشد. بیماری‌های روان‌تنی در زنان هم می‌تواند جزوی از ماجرا باشد؛ معده درد عصبی یا دردهای عضلانی که منشا جسمی ندارند.

۲-علائم روانی

نشانه‌های روانی چون احساس شکست، احساس تنهایی و ایزوله بودن شروع ماجراست. همچنین کم‌شدن انگیزه، نگرش منفی و بدبینی نسبت به زندگی و کاهش رضایت از زندگی. ‌Burn out  نه تنها باعث می‌شود علاقه‌مان را نسبت به کار از دست بدهیم، بلکه می‌تواند باعث شود کلا از زندگی بیزار شویم. از این زاویه، به طور جدی خطر افسردگی را به همراه دارد. مهارت تنظیم هیجانات از مهارت‌های است که می‌تواند در کنترل و تعادل احساسات‌مان موثر باشد.

۳-علائم رفتاری

مصرف بیش از حد الکل و یا مواد مخدر برای مقابله با این وضعیت. کناره‌گیری از جمع، اختلال در انجام کارها، افزایش اضطراب، بی‌مسئولیتی و نادیده‌انگاری قوانین کاری. این وضعیت می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد اما یکی از دلایل می‌تواند Burn out باشد.

Burn out فقط مربوط به زندگی شغلی نیست

کار مراقبتی بدون دستمزد چیست

Burn out اغلب از شغل‌مان ناشی می شود اما فقط به کار کردن در ازای پول وابسته نیست. هرکسی که احساس می‌کند بیش از حد کار می‌کند ولی در مقابلش ارزش کافی دریافت نمی‌کند، در معرض خطر Burn out است. یعنی از کارمند اداری سخت‌کوشی که سال‌هاست تعطیلات نگذرانده گرفته، تا مادر خانه‌‌داری که به بچه‌ها، کارهای خانه‌داری و والدین سالخورده رسیدگی می‌کند. یعنی کار بدون دستمزد زنان هم می‌تواند باعث Burn out شود.

کسانی که به اندازه زحمتشان قدر نمی‌بینند و بر صدر نمی‌نشینند. این حس اجحاف و حس مورد بی‌عدالتی قرار گرفتن در مقابل زحمت وجه مشترک ماجراست. اما پاسخ دادن مداوم به توقعات و مسئولیت‌هایی که از ما انتظار می‌رود، بدون خودمراقبتی و در نظر گرفتن وسع روحی و جسمی در نهایت کار دست‌مان می‌دهد.

ممکن است زمان کافی برای استراحت و خواب نداشته باشیم. شاید در روابط‌مان با دوستان‌مان احساس حمایت نمی‌کنیم. ممکن است احساس کنیم که در محیط کاری‌ یا در مسئولیت‌های خانوادگی،  به ما اهمیت نمی‌دهند. در نهایت ممکن است دچار احساس ترحم به خود و بدبینی وجودی نسبت به خود و جهان بشویم.

چگونه از شر Burn out رها شویم؟

چند راه برای کمک به خودمان وجود دارد تا خودمان را بازیابی کنیم و دوباره به مسیر تعادل و سلامتی برگردیم. رها کردن خودمان فقط وضعیت را بدتر می‌کند. هر چقدر زودتر برای بهبود شرایط قدم برداریم جلوی آسیب بیشتر به خودمان را گرفته‌ایم.

۱-با دیگران در ارتباط باشیم

گاهی آنقدر بی انرژی هستیم که رمق کمک کردن به خودمان را نداریم؛ وقتی خستگی مزمن داریم و درمانده هستیم، مشکلات غیرقابل حل به نظر می رسند. همه چیز تیره و تار  دیده می‌شود و جمع کردن انرژی برای گذراندن ساده‌ترین کارهای روزمره سخت است، چه برسد به اینکه برای کمک به خودمان اقدام کنیم.

 اما ما خیلی بیشتر از چیزی که فکر می کنیم توانایی کنترل استرس را داریم. گام‌های مثبتی وجود دارد که می‌توانیم برای مقابله با استرس طاقت‌فرسا و بازگرداندن زندگی خود به تعادل برداریم. یکی از موثرترین آن‌ها این است که با دیگران و آشنایانمان ارتباط برقرار کنیم.

رابطه اجتماعی پادزهر سرشت ما برای رفع استرس است.  صحبت رو‌ در رو با یک شنونده خوب، یکی از سریع‌ترین راه‌ها برای آرام کردن سیستم عصبی و کاهش استرس است. شخصی که با او صحبت می‌کنیم لزوما استرس ما را رفع نمی‌کند، اما  او می‌تواند شنونده خوبی باشد و حمایت عاطفی بدهد. کسی که با دقت گوش کند بدون اینکه حواسش پرت شود یا قضاوتی بیان کند.

۲-نگرش‌مان به کارمان را تغییر دهیم

احتمالا کاری که انجام می‌دهیم یا بسیار بیشتر از وسع و توان ماست، یا زیادی کم‌تر از توانایی‌های ما؛ در واقع چه شغلی داشته باشیم که اضطراب زیادی داشته باشد، چه مسئولیتی که بیش از حد یکنواخت و بدون هیجان باشد، در هر دو حالت خطر فرسودگی دارد. آنچه که مهم است این است که در جای درست خودمان قرار نگرفته‌ایم.

موثرترین راه برای مبارزه با فرسودگی شغلی این است که از منطقه امنی که برایمان آسیب به همراه داشته خارج شویم. اگر وضعیت مربوط به شغلمان می‌شود،  آن شغل را ترک کنیم و به جای آن شغلی را که دوست داریم و با شوق و مهارت‌های ما همخوانی دارد پیدا کنیم.

 البته، برای بسیاری از ما تغییر شغل یا محیط کاری می‌تواند خطرناک و آزار‌دهنده به‌نظر برسد. ترس از نا‌امنی و نگرانی مالی ممکن است حتی زمانی که مطمئن شده‌ایم باید وضعیت را تغییر بدهیم، ما را در یک بن‌بست نگه دارد. اما  شرایط هرچه باشد، هنوز قدم‌هایی وجود دارد که می‌توانیم برای بهبود وضعیت ذهنی خود انجام دهیم. از تغییر سمت و مسئولیت‌ها در همان تیمی که هستیم  گرفته، تا بیان احساسات(لینک به مقاله تنظیم هیجانات)‌مان برای منابع انسانی و یا مدیرانمان.

آن‌ها می‌توانند شرایط ما را درک کنند و به ما کمک کنند. گاهی با یک تغییرات ساده در وظایف‌مان، خیلی چیزها حل خواهد شد. یعنی ترک آن شغل می‌تواند پله آخر باشد.

۳-اهداف ما؛ یک ارزیابی مجدد

فرسودگی شغلی نشانه غیرقابل انکاری است که نشان می‌دهد چیزی مهم در زندگی ما به درستی کار نمی‌کند. زمانی را برای فکر کردن به امیدها، اهداف و رویاهای خود اختصاص دهیم. آیا در زندگی‌مان  از چیزی که واقعا برای ما مهم است غفلت می‌کنیم؟ این شرایط روحی و جسمی،  می تواند فرصتی باشد برای کشف دوباره آن‌چیزی باشد که واقعاً ما را خوشحال می‌کند.

۴-ورزش‌ را جدی بگیریم

تعارض کار خانواده چیست

اگرچه ممکن است این آخرین کاری باشد که در هنگام فرسودگی میل به انجام آن دارید، اما ورزش یک پادزهر قوی برای استرس و فرسودگی است. همچنین این کاری است که می‌توانیم از همین حالا برای تقویت خلق و خوی خود انجام دهیم.

سعی کنیم ۳۰ دقیقه یا بیشتر در روز ورزش کنیم یا آن را به فعالیت های کوتاه و ۱۰ دقیقه ای تقسیم کنیم. فقط ۱۰ دقیقه پیاده روی می تواند خلق و خوی ما را حداقل برای ۲ ساعت بهبود ببخشد.

ورزش ریتمیک، که در آن دست و پاهای خود را حرکت می‌دهید، روشی بسیار مؤثر برای بهبود خلق و خو، افزایش انرژی، افزایش تمرکز و آرامش ذهن و بدن است. پیاده روی، دویدن، تمرین با وزنه، شنا، هنرهای رزمی یا حتی رقص را امتحان کنیم.

برای به حداکثر رساندن کاهش استرس، به جای تمرکز بر افکارمان، روی بدن و احساس آن در حین حرکت تمرکز کنیم: مثلاً احساس برخورد پاهایمان با زمین یا باد روی پوستمان.

از تمرین‌های مایندفولنس نیز می‌توانیم بهره بگیریم. تا به بدن‌مان جور دیگری فکر کنیم.

فرسودگی شغلی یکی از جدی‌ترین مسائل دوران مدرن است. به خصوص برای زنان، آن هم در کشور ما. در روزهایی که به خاطر ترومای جمعی، بیشتر ما احساس ناتوانی می‌کنیم، شاید بهتر باشد کاری کنیم تا حداقل شغل‌ها و مسئولیت‌های زندگی‌مان دیگر آزارمان ندهد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.