آیا برای راضی نگه داشتن دیگران تلاش می‌کنید؟ در قبال احساسات مردم، خود را مسئول می‌دانید؟ فکر اینکه کسی از دست شما عصبانی شود، ناراحت‌تان می‌کند؟ معمولا به مردم نمی‌گویید که دلخور و ناراحت هستید؟
همه ما کم و بیش به تایید اجتماعی و پذیرفته‌شدن نیاز داریم. اما اگر در این مسیر زیاده‌روی کنیم، تبدیل به آدمی می‌شویم که دیگران ما را کنترل می‌کنند نه خودمان. در واقع تلاش برای اینکه یک “شخص خوب” باشید، وقتی وابسته به راضی‌کردن مردم باشد، می‌تواند مخرب باشد.
دانستن ریشه‌های هر رفتاری قدم اول برای تغییر یا بهبود آن است. بعضی اوقات آگاهی خود به خود درمان را به همراه می‌آورد. اگرچه این ریشه‌ها برای هر فرد متفاوت است و بهترین روش برای درمان، اتاق روان‌درمانگر است، قصد ما صرفا آگاهی کلی در مورد دلایل این رفتار است؛ رفتاری که به خصوص در فرهنگ ایرانی و به خصوص در مورد زنان شکل افراطی آن بیشتر به چشم می‌خورد.
چرا برای راضی نگه داشتن مردم تلاش می‌کنیم؟
دلیل اول: ترس ازتنهایی و طرد شدن
تعارض و مقابله‌کردن می‌تواند ناراحت‌کننده باشد. معمولا نشستن در جلسه‌ای میان همکاران ستیزه‌جو لذت‌بخش نیست و یا چه کسی می‌خواهد در تعطیلات خانوادگی که مدام همه باهم دعوا می‌کنند شرکت کنند؟ بخاطر ترس از درگیری و تنش به خودمان می‌گویم: اگر بتوانم همه را راضی کنم، همه چیز خوب پیش خواهد رفت.
شخصی که بدنبال رضایت و راضی نگه داشتن مردم است، هنگامی که می‌بیند ماشینی به سرعت به او نزدیک می‌شود، سرعت خود را بالا می‌برد چون فکر می‌کند: «این شخص حتما عجله دارد. نمی‌خواهم با آرام رانندگی کردنم او را عصبانی کنم.»
این تیپ افراد از طرد شدگی و رد شدن از سمت دیگران می‌ترسند. «اگر تو را خوشحال نکنم از من خوشت نخواهد آمد». آنها با ستایش و اطمینان از دیگران رشد می‌کنند و اگر آنها تقویت مثبت کافی دریافت نکنند، رفتار خود را تغییر می‌دهند تا سعی کنند مردم را خوشحال کنند.
دلیل دوم: داشتن دوران کودکی پرتنش
گاهی اوقات تمایل به اجتناب از تعارض ناشی از دوران کودکی است. اگر والدین شما دائما در حال بحث و درگیری بودند، ممکن است متوجه شده باشید که درگیری بد است و خوشحال کردن مردم بهترین راه برای جلوگیری از دعوا است.
به عنوان مثال، کودکان افراد الکلی، در بزرگسالی هم اغلب بدنبال جلب رضایت مردم هستند، زیرا این بهترین راه برای مقابله با رفتار غیرقابل پیش‌بینی والدین‌شان بوده است. از طرفی دیگر، انجام کار خوب تنها راهی بوده که بتوانند هرگونه توجهی را جلب کنند.
در الویت قرار دادن افراد دیگر نیز می‌تواند راهی باشد که احساس مهم بودن کنید. اگر می‌توانم دیگران را خوشحال کنم، ارزشمند و مفید هستم؛ بنابراین عادتی می‌شود که همیشه انرژی و احساسات خود را به زندگی دیگران منتقل کنیم، اما این رفتار عواقبی دارد که در نهایت ناکامی را در پی خواهد داشت.
خشم و راضی نگه داشتن دیگران
اگر شما دائما در حال خوشحال کردن و راضی نگه داشتن دیگران هستید و فکر می‌کنید از تلاش‌های‌تان قدردانی نمی‌شود، شما به زودی خشمگین خواهید شد. افکاری مانند :«من برای شما خیلی کارها کردم، اما شما هیچ کاری برای من انجام نمی‌دهید»، در نهایت به روابط شما آسیب می‌رساند.
بیشتر بخوانید: مهارت کنترل خشم
لطمه به روابط و راضی نگه داشتن دیگران
اگر واقعا به کسی اهمیت می‌دهید و معتقدید که آن فرد هم به شما اهمیت می‌دهد، باید بگذارید که این فرد حقیقت شما را بشناسد، شما متوجه خواهید شد که حتی اگر شخص چیزی که میگویید یا انجام می‌دهید را دوست ندشته باشد، باز هم از بودن در کنار شما لذت می‌برد.
خطر مورد سوءاستفاده و راضی نگه داشتن دیگران
شاید پدر همسرتان از شما بخواهد به او در پروژه‌ای کمک کنید. اما اگر شما برای کمک به او بروید، همسرتان عصبانی خواهد شد؛ زیرا قبلا قصد داشتید با هم ناهار بخورید.
این افراد هنگامی که با چنین تصمیمی مواجه می‌شوند، اغلب تصمیم می‌گیرند که بر روی مخاطبی که با او نزدیک‌‌ترند ریسک کنند و بدنبال جلب رضایتش نباشند؛ بنابراین روابط نزدیک‌شان را تخریب می‌کنند.
هیچ تضمینی وجود ندارد که اگر رضایت مردم را جلب کنید آنها شما را دوست داشته باشند. در عوض ممکن است آنها از شما سواستفاده کنند و به دنبال داشتن یک رابطه عمیق‌تر بر پایه اعتماد و احترام نباشند.
دور شدن از ارزش‌های شخصی
کسی ممکن است ارتقاء شغلی را قبول نکند، زیرا احساس راحتی نمی‌کند یا یک زن که مردی جذاب به او نزدیک می‌شود ممکن است تصمیم بگیرد که مکالمه را متوقف کند زیرا نمی‌خواهد دوستش از اینکه چرا مرد با او اول حرف نزده احساس بدی کند.
مهم نیست که ارزشهایتان چه هستند، اگر فقط بر روی خواسته‌های مردم تمرکز کنید دیگر طبق ارزشهایتان رفتار نخواهید کرد. شما تشخیص کار درست و غلط را از دست می‌دهید و فقط برای راضی نگه‌داشتن مردم تلاش می‌کنید، اما بخاطر اینکه این انتخاب محبوبی است دلیل نمی‌شود که انتخاب درستی هم باشد.
چطور می‌شود از این دور باطل رها شد و شخصیت قوی داشته باشیم؟ در ادامه چند بینش به شما پیشنهاد می‌دهیم که در جهت اقتدار بیشتر و رهایی از توقعات نابجای دیگران به شما کمک خواهد کرد.
چگونه شخصیت مستقل داشته باشیم؟
تکلیف‌تان را با خودتان مشخص کنید
اگر می‌خواهید در دستیابی به اهداف خود موفق باشید، باید مسیر خود را تعریف کنید، نه اینکه فقط آنچه را که دیگران می‌خواهند انجام دهید؛ پس قبل از اینکه به طور خودکار رفتار خود را با توجه “به آنچه که دیگران چه فکری خواهند کرد” تغییر دهید، اول افکار و احساسات خود را ارزیابی کنید. احساس ترحم به خود و ترس از تنهایی را کنار بگذارید.
داوطلبانه سوژه سوءاستفاده نشوید
آدم‌هایی که به دنبال راضی نگه داشتن دیگرانند به آسانی گول می‌خورند. این تیپ افراد از فاصله زیاد هم مشخص‌اند و افراد سودجو اکثرا از آنها سوءاستفاده می‌کنند و با یک سری تکنیک‌ها و سیاست‌ها این افراد را گرفتار خود می‌کنند و با احساسات آنها بازی و رفتارشان را کنترل می‌کنند.
مراقب افرادی که می‌گویند “من فقط از تو می‌خواهم اینکار را انجام بدی چون تو از همه بهتری در این کار” یا “من متنفرم از اینکه چیزی ازت بخواهم اما ممکنه…” باشید.
بپذیرید اشکالی ندارد مردم از شما عصبانی شوند
در اینکه مردم گاهی عصبانی یا ناامید می‌شوند هیچ اشکالی وجود ندارد و برای خودشان هم امری عادی است. هیچ دلیلی وجود ندارد که مردم همیشه شاد و راضی باشند. هر کس توانایی مقابله با طیف وسیعی از احساسات را دارد و کار شما این نیست که از احساسات منفی جلوگیری کنید.
اینکه کسی عصبانی می‌شود، لزوما به این معنی نیست که شما اشتباه کرده‌اید. قبول کنید که بعضی از مردم هرگز خوشحال نخواهند شد و این شغل شما نیست که آنها را خوشحال کنید.
پنج ارزش برتر را در زندگی خود انتخاب کنید
هنگامی که با تصمیم‌گیری در زندگی خود مواجه می‌شوید، مهم است بدانید دقیقا ارزشهایتان چه هستند تا بتوانید بهترین انتخاب را داشته باشید. آیا می‌توانید به راحتی پنج ارزش برتر خود را لیست کنید؟
اکثر مردم نمی‌توانند، اما اگر واقعا ارزش‌های خود را مشخص نکنید، چگونه می‌دانید کجا انرژی خود را صرف کنید و چگونه بهترین تصمیم را بگیرید؟ زمان گذاشتن برای ارزیابی ارزش‌های خود می‌تواند یک تمرین بسیار ارزشمند باشد. مقادیر مشترک عبارتند از:
• فرزندان
•رابطه عاشقانه
• گسترش خانواده
•اعتقادات دینی / معنوی
•داوطلب شدن یا کمک به دیگران
•پول
•حفظ دوستی
• مراقبت از سلامت جسمی
•فعالیت‌های اوقات فراغت
•راضی نگه داشتن مردم
•تحصیلات
پنج ارزش برتر را در زندگی خود انتخاب کنید و آنها را به ترتیب از مهم‌ترین و کمترین لیست کنید. آیا واقعا با توجه به آن ارزشهایتان زندگی می‌کنید؟ چقدر از زمان، پول، انرژی و مهارت شما به هر یک ارزشهایتان اختصاص داده می‌شود؟ آیا شما تلاش زیادی برای چیزی که حتی در لیست‌تان نیست انجام می‌دهید؟
در کجای لیست شما، راضی نگه‌داشتن مردم وجود دارد؟ هرگز نباید در بالای لیست‌تان باشد. بررسی زمانبندی دقیق
لیست‌تان به شما کمک می‌کند تا تعیین کنید که آیا زندگی شما در تعادل است یا خیر.
نه گفتن را تمرین کنید
اگر برای راضی نگه داشتن بطور اتوماتیک بله گفتن در زندگی شما عادت شده باشد، یاد بگیرید چگونه قبل از دادن پاسخ، تصمیم خود را ارزیابی کنید. وقتی کسی از شما می‌خواهد کاری را انجام دهید، قبل از پاسخ، این سؤالات را از خود بپرسید:
این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید؟ اکثر مردم حتی نمی‌دانند که چه می‌خواهند، زیرا آنها به طور خودکار به کار خود ادامه می‌دهند. یک لحظه برای ارزیابی نظرات خود زمان بگذارید.
برای انجام این کار از چه چیزی باید بگذرید؟ برای انجام کاری برای کسی ممکن است مجبور شوید از وقت و خانواده‌تان بگذرید یا گاهی حتی هزینه کنید. قبل از پاسخ مثبت ببینید که این کار چه هزینه‌ای برای شما دارد.
با این کار چی می‌توانم بدست آورم؟ شاید این به شما فرصتی برای بهبود روابط‌تان بدهد یا شاید کاری را انجام دهید که احتمالا از آن لذت می‌برید. در مورد مزایای بالقوه گفتن بله فکر کنید.
چه احساسی دارم اگر این کار را انجام دهم؟ آیا عصبانی و مضطرب می‌شوید؟ یا خوشحال خواهید شد؟ احساس‌تان را هنگام انجام کار تصور کنید.
لازم نیست برای قبول‌نکردن انجام کاری بهانه‌ای بیاورید. وقتی میگویید نه، می‌توانید چیزی مانند ” دوست داشتم می‌توانستم کاری بکنم، اما قادر به انجام این کار نیستم” یا “با عرض پوزش، اما من قادر نخواهم بود” بگویید. اگر شما به گفتن نه عادت نمی‌کنید، با تمرین کردن و گذر زمان اینکار برای شما آسان‌تر خواهد شد.
افزایش ظرفیت تحمل ناراحتی دیگران با مهارت تنظیم هیجانات
مقابله‌کردن نباید حتما بد یا ترسناک باشد. در حقیقت، اظهارنظر واقعا می‌تواند کاملا سالم باشد و به اشتراک گذاشتن نگرانی‌های‌تان می‌تواند روابط شما را بهبود ببخشد. شما با آموزش و تمرین مهارت تنظیم هیجانات می‌توانید هیجانات و احساسات‌تان را مدیریت کنید.
والدینی هستند که نمی‌توانند ناراحتی فرزندشان را تحمل کنند. آنها نمی‌خواهند بگویند که نمی‌توانند کاری را برای‌شان انجام دهند چرا که نمی‌خواهند فرزندان‌شان گریه کنند یا آنها را متهم به بدجنسی کنند.
فرقی نمی‌کند فرزندتان باشد یا دوست‌تان یا همکارتان. زمانی که بدانید کسی از شما عصبانی است احساس بدی می‌کنید، مخصوصا اگر مهارت خودابرازگری نداشته باشید و نتوانید راحت و شفاف برای حق خودتان صحبت کنیددر این شرایط با تمرین، تحمل ناراحتی آسان‌تر می‌شود و راحت‌تر می‌توانید اظهارنظر کنید.
قبول واقعیت شما را قوی‌تر می‌کند
در نهایت برای اینکه از زندگی واقعی لذت ببرید، باید کلمات و رفتار شما در مسیر باورهای‌تان باشد. وقتی دست از راضی نگه‌داشتن همه بکشید و تلاش کنید که در راستای ارزش‌های خودتان زندگی کنید، منفعت‌های بسیاری را تجربه خواهید کرد:
اعتماد به نفس شما افزایش خواهد یافت. هر چه بیشتر متوجه شوید که مجبور نیستید مردم را خوشحال کنید، استقلال و اعتماد به نفس بیشتری کسب می‌کنید. از تصمیمات‌تان احساس خوشنودی می‌کنید، حتی زمانی که افراد دیگر با اقدامات شما مخالفت می‌کنند، زیرا می‌دانید که انتخاب درستی داشته‌اید.
وقت و انرژی بیشتری برای اهداف خود اختصاص می‌دهید. به جای اتلاف انرژی و تلاش برای تبدیل‌شدن به شخصی که دیگران می‌خواهند، شما وقت و انرژی را بر روی پیشرفت خود می‌گذارید. هنگامی که این تلاش را به سمت اهداف خود هدایت می‌کنید، احتمال بیشتری برای موفقیت خواهید داشت.
احساس تنش کمتری خواهید داشت. هنگامی که محدودیت‌ها و مرزهای سالم تنظیم می‌کنید، استرس و خشم بسیار کمتری را تجربه خواهید کرد و احساس می‌کنید که کنترل بیشتری بر زندگی‌تان دارید.
روابط سالم‌تری ایجاد می‌کنید. وقتی به شیوه خودتان رفتار کنید، دیگران احترام بیشتری به شما می‌گذارند. ارتباطات شما بهبود خواهد یافت و شما قادر به جلوگیری از ایجاد خشم و نفرت زیادی از سوی مردم خواهید بود.
